: سرنوشت روح
دنیای روح
قسمت اول
فوبیا از دیدگاهی نوین
(مقاله صوتی، در انتهای این صفحه)
تعریف فوبیا
در علم روانشناسی ، بطورساده، فوبیا به انواع ترس و هراس های نامتعارفی اطلاق می شود که دلیل منطقی برای آنها متصور نیست. برخی از انواع ترس های منطقی عبارتند از: س
ترس از تاریکی، ارتفاع، زد و خورد ، فقر، مورد تحقیر قرار گرفتن و مانند آن که اگر به شکل حاد بروز نکنند، حالت اپیدمیک داشته، اکثرن بدان گرفتار هستند، اما از دیدگاه علم روانشناسی برخی از ترسها، مانند هراس بیش از حد از پرواز با هواپیما و یا سخنرانی برای عده ای از مردم بطوریکه شخص مطلقن و تحت هیچ شراطی با هواپیما سفر نکند و یا از سخنرانی در هر حال و به هر قیمتی اجتناب ورزد، فوبیا و نتیجتن بیماری تلقی می شود. س
فوبیا می تواند چنان عمیق در روان فرد ریشه دوانده باشد که نه تنها شخصیت او، بلکه زندگی اجتماعی وی را نیز مختل کند. گوشه گیری مزمن که ریشه در جامعه هراسی دارد، یکی از انواع خطرناک فوبیا می باشد، زیرا تنهایی و گوشه گیری و اجتناب از برخورد با جامعه و تنشهای آن، سرآغاز مبتلا شدن به انواع دیگری از فوبیا است. س
انواع فوبیا
در سیستم دسته بندی آی سی دی-۱۰ [1] که یک سیستم طبقه بندی تشخیصهای پزشکی بوده و در سراسر جهان، معتبر می باشد، سه فوبیای مهم چنین طبقه بندی شده اند:س
س- آگورا فوبیا
این نوع ترس، بیشتر در ارتباط با مکانی خاص، اجتماعی ویژه و یا جمعیت حاضر در جایی خاص و یا مسافرت و دور شدن از خانه بروز می کند.س
س- فوبیای اجتماعی
در این حالت، شخص بیمار از مواجه شدن با یک موقعیت خاص اجتماعی که احتمال ایجاد یک خطر بالقوه در آن باشد پرهیز می کند. بیماران مبتلا به این نوع فوبیا، از اینکه در مرکز توجه قرار بگیرند بشدت هراس دارند و از آن می گریزند و دائمن نگران هستند که مبادا از آنها عملی نادرست سربزند.س
س- فو بیاهای ویژه
انواع این فوبیا به شرح زیر می باشند:س
س- ترس از حیوانات س
س- فوبیای ناشی از موقعیتی خاص مانند، هراس از ارتفاع، پرواز، تونل و مانند آن.س
س- ترس از پدید های طبیعی مانند، رعد و برق، جنگل، دریا و غیره.س
س- ترس از دیدن خون و یا از عمل تزریق.س
س- انواع فوبیای دیگر
ریشه این بیماری
علم روانشناسی، در پاسخ به این سوال که علت فوبیا چیست، درمی ماند و هیچگونه جوابی برای این معضل فراگیر ندارد. این در حالی است که برخی از پژوهشگران این رشته، مسائلی را بعنوان دلیل ایجاد این بیماری ارائه می دهند که در واقع چیزی در حد حدس و گمان می باشد از جمله ، «تجربیات منفی دوران کودکی» و یا «انتقال ترس از شخصی به شخص دیگر». با این حال قسمت اول این مطلب، یعنی یافتن ریشه بیماری در حوادث کودکی، برخی اوقات صحیح می باشد و روانشناس یا روانکاو را در درمان آن یاری می دهد. س
با یک تحقیق عمیق تر در جهان علم روانشناسی ، به سهولت درمی یابیم که تقریبن همه انواع ترس که شدت آن از حد معمول خارج باشد، فوبیا قلمداد می شوند و در درمان آنها، علاوه بر متدهای روان درمانی، اکثر اوقات از داروهای ضد اضطراب استفاده می شود، حال آنکه این نوع داروها امکان ایجاد اعتیاد را بالقوه دارا می باشند و خود، اثراتی مضاعف را بر روی روان ایجاد می نمایند. س
بیماری فوبیا از دید دانشگاه سیرکمال
اول آنکه باید دانست که هر نوع ترس، فوبیا نیست زیرا با یک بررسی عمیق در تعریف و تشریح انسان ، که روان او را نیز شامل می شود، در می یابیم که وجود برخی از ترسها، در حد متعادل آن، نه تنها مضر نمی باشند بلکه باعث ایجاد پروسه ای هستند که آمادگی فیزیکی و روانی برای برخورد با پدیده ایجاد کننده آن ترس را دربر می گیرد. فرض کنید در یک کشتی نشسته اید و ناگهان متوجه می شوید که کشتی بآرامی در آب فرو می رود، در اینجا ایجاد ترس از غرق شدن و مرگ، یک آلارم طبیعی محسوب میشود تا آمادگی برای رهایی از آن موقعیت ایجاد شود. س
اضطراب و دلشوره بی مورد
یکی از شایع ترین انواع فوبیا که از نوع کم خطر آن تا حادترین فرم آن شناسایی و ثبت شده است، ایجاد دلشوره و اضطراب است که از نوع طبیعی آن به آسانی قابل تفکیک است. اضطراب در حالت طبیعی دارای دلیل ،علت و منشا ایجاد معلوم و ثابتی می باشد و حتی خود شخص به سهولت آن را تشخیص می دهد. برای مثال، قبل از آنکه یک دانشجوی پزشکی وارد سالن امتحانات فیزیکوم[سند] شود، دچار دلهره و اضطراب زیادیست. این خصیصه در برخی از این دانشجویان تا افت شدید فشار خون و بیهوشی موقت نیز بروز می کند. با این حال هیچ روانشناسی این امر را فوبیا تشخیص نمی دهد. زیرا منشا آن مشخص است و ضمنن زمان بروز آن نیز موقتی می باشد. س
نوع بسیار خطرناک این بیماری روانی که زندگی را بر مبتلایان به آن، بسیار سخت می کند، دلشوره و اضطرابی می باشد که منشا آن، برای بیمار مبتلا، معلوم نیست و ضمنن بروز آن تقریبن دائمی می باشد، تا جایی که خواب را از چشم او ربوده ، برخی از این بیماران را به خودکشی وامی دارد. استفاده از مواد مخدر و الکل در حد نامعقول آن، از دیگر عواقب ابتلا به این بیماری سخت می باشد. س
همانطور که گفته شد، علم روانشناسی دلیل اصلی و ریشه ای این بیماری را نمی شناسد و تنها با انواع تراپیهای [2] مختلف و تجویز دارو، سعی در رفع این بیماری و یا حداقل تحت کنترل قرار دادن آن دارد. س
قبل از آنکه این موضوع از دیدگاه دانشگاه سیرکمال ریشه یابی شود، برای روشن شدن مطلب، و وسعت یافتن درک خواننده این سطور، لازم است بطور خلاصه به تشریح یک انسان از دیدگاه این دانشگاه پرداخته شود. س
ابعاد و ساختار وجودی انسان
از آنجا که از اولین شماره این فصلنامه طی مقالاتی دنباله دارد تحت عنوان « انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال » به تشریح این موجود پرداخته ایم، در اینجا فقط در حد اجمال، ساختار وجودی یک انسان عنوان می شود. س
بطور کلی هر انسان از دو بعد مادی و کوانتمی ( روحی) تشکیل شده است. این دو بعد، جسم فیزیکی و خودیت حقیقی می باشند. یک خودیت حقیقی از ادغام یک روح ملکوتی ، که مستقیمن از مبدا خلقت ایجاد شده است، با یک روح بشری که منشا آن سیاره زمین(خاک) است، بوجود آمده است. در این ارتباط باید بیاد داشت که هم روحهای ملکوتی با یکدیگر متفاوت می باشند و هم ارواح بشری با یکدیگر یکسان نیستند و از طرف دیگر اطلاعات سیستم کارم ای انسانها با یکدیگر یکسان نیست. از اینرو خصوصیتهای روان آنها نیز با یکدیگر همسان نمی باشد. تا این حد مربوط می شود به حساسیتهای عادی روان که هر نوع ترس طبیعی را شامل میشود که باعث ایجاد پرلایز [3] یا بلوکه شدن اعضای بدن نشود. س
یک بدن فیزیکی را می توان یک دستگاه مناسب در نظر گرفت که نقشه پایه ای و اولیه، ولی تغییرپذیرآن به شکل کروموزوم از ابتدای خلقت اولین انسانها بر روی زمین موجود بوده است (به این بحث در جای خود پرداخته خواهد شد) ، کار روح بشری که مسیری بسیار طولانی و پیچیده ، از مرحله جمادی تا انتهای مرحله حیوانی را طی نموده، این است که از طریق کنترل کروموزومها، جسم یک انسان را طی یک پروسه پیچیده ژنتیک شکل دهد. س
در اینجا موقتن لازم است به این نکته اشاره شود ، خلقت هر نوع روح، فقط یکبار صورت می پذیرد ، همه اشکال دیگر موجودات، «تولید» و «ایجاد» می باشند و نه خلقت.س
یک جسم را می توان یک سامانه خارق العاده دانست که برای دریافت اطلاعات محیطی، و پردازش آن در مغز به شکلی که قابل فهم برای روح بشری باشد و ارسال آن پیامها برای آن روح، طراحی شده است. با این وصف دستورات، مطابق با اطلاعات دریافت شده محیطی، نه در مغز بلکه در روح بشری اتخاذ شده از همان راه به بدن فیزیکی ارسال می شوند. البته باید بیاد داشت که فعلن عَمدن از بررسی تاثیرات روح ملکوتی بر این فرآیند خودداری می شود، زیرا هر بدن فیزیکی برای ادامه حیات بیولوژیک خود ، تنها به روح بشری نیاز دارد و بدون روح ملکوتی نیز می تواند موجود باشد. س
بنابر این، ترشح مقادیری آدرنالین و آزاد شدن بیش از حد معمولِ قند درخون و همه تغییرات از این دست، در واقع معلول تصمیماتی می باشند که روح بشری گرفته است. س
با این حال، آنچه گفته شد، همه اتفاقاتی که در این فرایند به وقوع می پیوندند نیست، زیرا در این ارتباط، سیستم مغناطیسی کارما نیز بر روند این تصمیمات روح بشری تاثیر می گذارد. س
در اینجا موقتن تا زمانی که علوم تلفیقی استاد الهی ارائه شوند، و طی آن، روان مورد بررسی قرار گیرد، بطور سطحی می توان گفت ، روند ارسال پیامهای محیطی به روح، و دریافت دستورات روحی متناسب با آن پیامها، بوسیله جسم، همراه با تاثیرات تعیین کننده دیگر،در منطقه ای خاص، روان هر انسان را تشکیل می دهد. یکی از عوامل بسیار تعیین کننده در تشکیل روان، روح ملکوتی می باشد. س
با همین مختصر توضیحات روبنائی، می توان دریافت که سیستم کارما در ایجاد انواع ترسهای فلج کننده غیرطبیعی، دخیل می باشد. در تحقیقات هیپنوتیسم درمانی در روانشناسی ، پزشکان به دستاوردهای قابل تاملی در این راستا دست یافته اند که موید آنست که فوبیای اشخاص مبتلا، مربوط می شود به زندگی های گذشته آنها. در این فصلنامه، طی مقالاتی، به بازتاب چنین تحقیقاتی و نتایج ثبت شده دستاوردهای آن پرداخته ایم. س
دو عامل اصلی در ایجاد فوبیا
از دیدگاه دانشگاه سیرکمال ، سیستم کارما و آموزشهایی که در برزخ به ارواح داده می شوند و مبتنی بر مشاهدات زندگی های گذشته نیز هستند، عوامل و اَشکال اصلی ایجاد فوبیا به شرح زیر می باشند. س
س -فرم اول: برای مثال روح در برزخ و تحت کنترل کارمندان آن جهان، مشاهده می کند که چگونه، تا چه اندازه و تا چه مدت دیگران را در زندگی زمینی خود تحقیر کرده است. گذشته از آنکه یک روح در برزخ، دچار صفاتی چون «پوست کلفتی»[4] نمی باشد، و چون از یک سو آنچه به انجام رسانده است را مشاهده می کند و از سوی دیگر در قالب روح، مشتاق به یافتن اشتباهات و تصحیح خود می باشد، زشتی و نادرست بودن آن اعمال، بشدت او را می آزارد و ضمنن این پروسه در بانک اطلاعاتی روحش ثبت می شود. س
در صورتی که انجام یک عمل نادرست تا یک درصد خاص، برای مثال ۲۰ درصد باشد، در زندگی زمینی آتی، آن روح که حالا دارای یک بدن فیزیکی و یک شخصیت حقیقی می باشد، از ارتکاب آن عمل اجتناب می کند. اما اگر فرضن، در صدِ آن خطا ۴۰ درجه باشد، با برخورد با موقعیتهای مشابه، دچار ترس می شود و اگر باز به عنوان یک مثال، درجه خطا و غلظت ارتکاب به آن عمل در زندگی گذشته ۶۰ درصد باشد، فوبیا بوجود می آید. برای نمونه فردی که همه را مورد بی حرمتی و تحقیر قرار می داده است، دچار فوبیای انسان گریزی می شود، زیرا در قسمت روان خود، مقداری از اطلاعات مربوط به آنچه انجام داده، نشت می کند که با درهم آمیختن با افکت [5] وجدان ، دائمن به او این سیگنال مخابره می شود که هردم ممکن است در معرض سرزنش و یا تحقیر، از همان نوع که دیگران را دچار آن نموده است، قرار گیرد، از اینرو دچار آشفتگی روانی و ترس ناشی از آن شده، از رودررو شدن با اجتماعات مردمی بشدت پرهیز می کند. س
باید بیاد داشت که در این پروسه، نیروهایی که برای عموم انسانها قابل رویت نمی باشند نیز ممکن است دخیل باشند که این مورد نیز با داده های سیستم کارما ، در تطابق است. س
س -فرم دوم: گاهی اوقات ممکن است، یک انسان در زندگی گذشته خود دچار لغزشی شدید شده و طی آن برای مثال مستعد ارتکاب قتل شده باشد، اما در یک درگیری متقابل، بجای آنکه او حریف را از بلندی به پائین پرتاب کند ، خودش به زیر پرتاب شده و جان داده است. در این حال نیز طی روند یاد شده فوق، در زندگی کنونی در حد فوبیا از ارتفاع می ترسد. در این ارتباط حتی اگر شخص سهون و بدون دخالت دیگری از بلندی پرت شده باشد، برحسب نوع و شدت و ضعف حادثه، دچار فوبیا می شود. برای مثال، شخصی که در یک شب تاریک از روی عرشه کشتیِ در حال حرکت به درون دریا بیافتد ، در آن لحظه، انواع ترسهای ممکنه از جمله سیاهی شب، بلعیده شدن توسط کوسه، قطعه قطعه شدن در میان موتور کشتی، خفگی در آب و مانند آن، از طریق پنج حس ظاهری به روح ارسال شده در آنجا نقش می بندد و در زندگی بعد یک فوبیای بسیار قوی نسبت به دریا، کشتی، شب و یا حیوانات دریایی بوجود می آورد. س
س -فرم سوم: بر طبق همه آنچه فوقن ارائه شد، حال می توان تا حدودی، منشاء دلشوره و اضطراب را نیز بررسی نمود.س-
از آنجا که مابین یک خودیت واقعی و جسم فیزیکی، فیلترهایی وجود دارند که از طرفی مانع از انتقال کامل اطلاعات سیستم کارما به درون روان می شوند و از طرف دیگر از نشت کردن اثراتِ اشکالاتِ روانی به درون سیستم خودیت حقیقی جلوگیری می نمایند، این اطلاعات به کرتکس مغز نمی رسند و ما از آن بی خبر می مانیم، اما در رد و بدل شدن اطلاعات و دستورات از روح و به روح، چون سیستم کارما بر آن اثر دارد، اثرات برخی وقایع، در روان نقش می بندد. برای مثال یک روح در جایی، مثلن در برزخ مورد امتحان و یا پرس و جو از مطلبی خاص قرار می گیرد، در این حال، اثرات آن به شکل اضطراب بروز می کند. حال اگر این مخمصه ای که روح بدان دچار شده است مربوط به زنجیره ای از اعمالی باشد که طی آن، حقوق دیگران بشدت مورد خدشه واقع شده باشد، در این حال ، روح در برزخ به کرات و دفعات مورد پرس و جو قرار می گیرد و این امری نیست که خوشایند روح باشد. در این حال اثرات این فرآیند، بصورت دلشوره و دلهره در روان نمایان می شود. مدت و یا شدت این بیماری بستگی تام به شدت آن اعمال در زندگی گذشته دارد. س
نوع دیگر دلشوره و اضطراب مربوط می شود به حادثه ناخوشایندی که قرار است رخ دهد. درست به همان روشی که در مورد فوق تشریح شد، ما از آنچه قرار است رخ دهد باخبر نمی باشیم اما اثراتی از آن همراه با اطلاعات جابجا شده مابین روح و جسم، در روان نقش می بندد و باعث آزار ما می شود. البته من شخصن این نوع اضطراب را فوبیا نمی دانم زیرا مدت بروز این آزار روانی طولانی نیست ولی ممکن است تا چند روز نیز دوام یابد. یا حداقل تا زمان وقوع آن حادثه ادامه یابد. س
یک نوع دیگر فوبیا که بسیار آزار دهنده است و تقریبن تمام عمر، بیمار را آزار می دهد، اضطراب ناشی از عقب ماندگی روحی می باشد. همانطور که در سطور پیش مورد بررسی قرار گرفت، روح پس از بازگشت از زمین به برزخ ، طی مراحلی، به وضعیت سیرکمال خود و همینطور زمان باقی مانده از موعد مقرر سیرکمال خود با خبر می شود. اگر روح زمان زیادی را از دست داده باشد و بر طبق برنامه سیرکمال خود پیش نرفته باشد، در این صورت جزو ارواح قدیمی عقب مانده محسوب می شود. آگاهی از این امر در برزخ ، وی را بشدت نگران می کند، زیرا در آن محیط، روح از اهمیت حرکت به سوی مبدا خود، مطلع می شود و آن را عمیقن درک می کند. این ندامت، پشیمانی و آزار خودساخته، که روح بدان دچار می شود از چنان شدتی برخوردار است که اثرات آن، پس از ورود مجدد به جهان خاکی در یک زندگی جدید و در روان جدید آن شخص، دائمن اِکو می شود و آزار او را مهیا می سازد. برای مثال این قبیل افراد، دائمن فکر می کنند که کاری را نیمه تمام گذاشته اند که باید انجام شود، ولی نمی دانند آن کار چیست. این نوع از اضطراب در مرحله اول، خواب را از چشم این افراد برده و یا امکان یک خواب عمیق را غیر ممکن می سازد. درمان چنین فوبیایی، تحت هیچ شرایطی در قدرت و دانش علم روانشناسی و یا روانکاری و روانپزشکی نمی باشد. س
تا آنجا که تحقیقات و پژوهش های من اجازه اظهار نظر در این مورد را می دهد، تنها یک درمان برای این افراد وجود دارد و آن اینکه:س
س "لازم است این افراد، خود را مستمرن وقف معنویت و اعمال نیک، با نیت نزدیک شدن به مبدا خلقت نمایند. در این حال در زمانی مناسب، کمکهای خدا ، معادله را به نفع آن شخص تغییر خواهد داد."س
این افراد می توانند امر خوددرمانی را با مطالعه کتب معنوی، برای مثال دیوان اشعار عرفای راستینی چون حافظ ، و متونی از این دست، آغاز نمایند و با انجام کارهای نیک کوچک و ساده، رابطه متزلزل خود با مبدا خلقت را احیا نمایند و در این وضعیت باید با او مانند یک دوست گفتگو نمایند. در این راستا، لازم است از مطالعه متونی که ترس از خدا را تبلیغ می کنند جِدن پرهیز شود، زیرا اثر آنها بر روی روان بسیار منفی بوده مانند سم مهلک می باشند. س
نتیجه کلی
در اینجا از بحث «قبض روحی» اجتناب شد ، گرچه برخی از اثرات آن، حتی شدیدتر از فوبیا می باشد. این مورد، بیشتر مربوط به دانشجویان و سالکینی می باشد که در راه شناخت حقیقت، در مسیر سیرکمال قدم برمی دارند. این اثرات مستقیمن با سیرکمال این افراد در رابطه است. س
آنچه بطور کاملن سطحی و مختصر بیان شد، در مقالات آتی به شکل علمی و عمیق تر مورد بررسی قرار خواهد گرفت و ضمنن نقش سیستم کارما و عوامل دیگر، در ایجاد منطقه روان، مورد تدقیق علمی قرار خواهد گرفت. در این مقاله هدف تنها، ارائه این بحث قابل اثبات می باشد که سرنوشت انسان، از جمله ابتلا به انواع بیماری ها، معلول اعمال خود انسان در زندگیهای پیشین می باشد و محل حافظه دائم نه در مغز، بلکه در روح است. س
در انتها، لازم به تذکر این امر می باشد، افرادی که مبتلا به این نوع بیماریها می باشند می توانند با درخواست از مبدا خلقت، که همیشه و در هر حالی با هر انسانی بطور مستقل در ارتباط است، جهت کاهش و یا از بین بردن بیماری خود، قدمی بسیار موثر بردارند. در هر صورت حل کامل مشکل، ممکن است کمی زمانبر باشد، زیرا در صورتی که حقوق دیگران پایمال شده باشد، وضعیت کمی پیچیده است، اما در هر حال، عمومن قابل درمان می باشد.س
لغات متن به زبان اصلی
س[سند] امتحانات میان دوره ای رشته های پزشکی در آلمان
[1] س ICD-10: International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems
[2] س Therapyدرمان، معالجه
[3] س Paralysis فلج
[4]استاد الهی در یکی از گفتارهای آموزشی خود، دقیقن از این اصطلاح برای افرادی که در زمین دست از شرارت برنداشته و هیچ نصیحتی بر آنها تاثیر نمی کند و مسیر خود را تغییر نمی دهند، استفاده نموده اند.س
[5] effect اثر
تحقیق و بررسی: فرامرز تابش
منابع: رجوع شود به بخش منابع و مستندات
کد مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان:س
T,fdh hc ndnähid ündn
مقالات بخش روانشناسی
روان بخش اول. س
کلیک کنید
.............................................................
روان بخش دوم.س
کلیک کنید
.............................................................
نظری بر روانکاوی فروید .س
کلیک کنید
.............................................................
روانشناسی اضطراب و دلشوره. کلیک کنید
.............................................................
روانشناسی تخریب.س
کلیک کنید
.............................................................
روانشناسی غریزه و عقل.س
کلیک کنید
.............................................................
بیماری فوبیا از دیدگاهی جدید. س
کلیک کنید
: سرنوشت روح
دنیای روح
قسمت اول
انرژی پاک خورشیدی
کنکاشی مختصر در مقوله انرژی خورشیدی و مزیت آن بر انواع دیگر انرژی
موسیقی:
ارتباط موسیقی با روح
شیراز ، شهر ادبیات و هنر
گزارش جشنها و سمپوزیومهای صده استاد الهی
در جهان اسلام
مقوله موسیقی و قرآن
جهان هستی
زندگی های بسیار
قسمت اول
سیرکمال
شناخت خود و شناخت مبدا خلقت
سیر کمال
قدمهای اولیه در سیر کمال روحی
سیر کمال
تفسیر یک گفتار
سیر کمال
وظیفه انسان در زندگی های زمینی
سیر کمال
دردها، رنجها و ناکامیها
داستان این فصل
لال ممد
او و ما
ارتباط انسان و مبدا خلقت، از دیدیگاهی نوین