روانشناسی:
روانشناسی اضطراب و دلهره
سوالات مربوط به این بخش
سوال
آیا ممکن است مکانیزم علمی تغییر جهت یک روح از یک سطح به سطح دیگر در مرحله حیوانی را توضیح دهید؟
:جواب
از نظر علمی، روح از پائین ترین سکانس در پائین ترین سطح، برای مثال دریک اتم هیدوژن تا ورود به مرحله بشری، همیشه در پی یافتن وضعیتی پایدارتر از وضعیت سابق خود می باشد که استاد الهی آن را تنازع بقاء نامیده اند. پس از بارها رفت و آمد در یک وضعیت خاص، بالاخره در انتهای یکی از این وضعیت ها، روح به این امر مهم واقف می شود که این جسم کنونی او ناقص است و باید فرم بهتری از بدن فیزیکی وجود داشته باشد که باعث سهولت زندگی می شود. این حالت زمانی پیش می آید که همه کوانتومگنتیکهای روحی آن موجود به کمال مقطعی خود دست یافته باشند. در این حال، یک کد ویژه در روح ایجاد می شود که پس از مفارقت آن روح از بدن فیزیکی خود، اجازه نمی دهد که آن روح به پتانسیل پریمر همان نوع موجود بپیوندد، بلکه این روح را به مجموعۀ روحی دیگری که یا در حال موتاسیون است و یا نوع پیشرفته آن موجود می باشد، سوق می دهد.س
یک مثال:س
در یک برنامه تلوزیونی نشان می داد که یک گله شیر، متشکل از یک شیر نر، چند شیر ماده و چند توله شیر، در میان گندم زار به جائی رسیدند که یک روباه زخمی در میان راه افتاده بود و قدرت حرکت نداشت. همه می دانند که روباه یکی از بهترین طعمه های شیر است، از اینرو شیرها به طرف روباه مجروح حمله بردند، ولی ناگاه یکی از ماده شیرها، خود را میان گله و روباه قرار داد و با حمله ای کوچک و تهدیدآمیز به طرف گله، آنها را از حمله به روباه منصرف نمود و خودش مابین روباه زخمی و گله شیر، روی زمین نشست، طوری که روی او بطرف گله و پشتش به روباه بود. این شیر ماده، مدتی را در همان حال سپری نمود تا روباه زخمی که کمی بخود آمده، جرآت یافته بود، لنگان لنگان صحنه را ترک گفت و خود را در درون گندم زار مخفی نمود.س
حال سوال این است:س
س ۱- چرا این شیر ماده چنین رفتاری از خود نشان داد؟
س ۲- به چه دلیل شیرهای دیگر قصد حمله به روباه را داشتند؟
جواب آن است که آن شیر ماده به کمال مقطعی خود دست یافته است و پس از مرگ، دیگر هرگز به مجموعۀ روحی یک شیر نخواهد پیوست، زیرا همانطور که توضیح داده شد، همه کوانتومگنتیکها (و یا همان صفات) او به تکامل رسیده اند و نتیجتن، آن کد مخصوص در روح بوجود آمده و روح این شیر را اینبار به سمت روح بشری پریمر که قرار است یک بشر را در رحم یک مادر بوجود بیاورد می پیوندد. این روح به این درک نائل آمده است که این نوع بدن فیزیکی بسیار ناقص است، زیرا برای حیات بیولوژیک آن باید دیگر حیوانات را پاره کرد. البته در این مثال نه تنها یک سطح، بلکه یک فاز نیز تغییر کرده است.س
در مورد دیگر شیرها باید گفت که آنها هنوز به پختگی روحی این شیرماده نرسیده اند. از اینرو در صدد حمله به طعمه خود می باشند که امریست طبیعی. این امر دقیقن مابین انسانها نیز دیده می شود.س
روانشناسی:
روانشناسی اضطراب و دلهره