دنیای روح
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)
قسمت اول
در لحظۀ مرگ، روح از جسم میزبان خود خارج میشود و صعود میکند . اگر روح
پیر تر باشد و در زندگیهای قبلی تجربیاتی کسب کرده باشد، بلافاصله میفهمد که آزاد شده است و به مبدأش بر میگردد. روحهای پیشرفته نیازی ندارند کسی به استقبالشان بیاید . اما اکثر روح هایی که من با آنها کار میکنم پس از خروج سطح ستاره ای کرۀ زمین با راهنماهای خود مواجه میشوند. ممکن است روحهای جوان تر، یا روح بچه ای که تازه فوت کرده است، تا پیش از پایین آمدن یک راهنما برای کمک، سر در گم بمانند. بعضی از روحها تصمیم میگیرند مدتی در صحنۀ مرگ خود باقی بمانند ، ولی اکثر روحها مایلند بلافاصله محل را ترک کنند. در دنیای روح گذشت زمان معنا ندارد . رو ح هایی که برای تسلای بازماندگان عزادارشان یا به دلایل دیگر مایلند مدتی در محل مرگ خود بمانند، گذشت زمان را احساس نمیکنند . برای آنها گویی زمان بنوعی از حرکت میایستد. به تدریج که روحها از کرۀ زمین[1]
فاصله میگیرند، نور فزاینده درخشانی را در اطراف خود احساس میکنند. بعضی از روحها، مدت کوتاهی، تاریکی خاکستری رنگی را میبینند و احساس میکنند در حال گذشتن از میان یک تونل یا دروازه
هستند . س اختلاف میان این دو تجربه به سرعت خروج روحهایی بستگی دارد که آن هم به نوبۀ خود به میزان تجربه هایی که کسب کرده اند مربوط است. احساس قوۀ جاذبه راهنما، ممکن است از جانب یک روح ضعیف یا قوی باشد و این به در جۀ پختگی روح و ظرفیت تغییرپذیری آن دارد . تمام روحها در مراحل اولیۀ خروج از جسم، با« غبار ابر مانندی» مواجه میشوند که اطراف آنان را فرا گرفته است . اما به زودی غبار از بین میرود و آنها میتوانند مسافتهای دورتری را ببینند . در این وضعیت روحهای در سطح متوسط، انرژی شبح مانندی را مشاهده میکنند که به طرف آنها میآید.س
این انرژی ممکن است مربوط به یک یا دو مونس روحی باشد، اما اکثرن راهنما هستند . در مواردی هم که همسر یا دوستی که قبلن فوت کرده است به ملاقات روح میآید، راهنما در فاصلۀ نزدیکی قرار میگیرد تا فرایند انتقال را تحت نظر بگیرد . درتمام دوران تحقیقاتم هرگز به کسی بر نخوردم که یک شخصیت بزرگ معنوی مثل مسیح یا بودا به ملاقاتش آمده باشد. اما راهنماهایی که برای روحها تعیین میشوند، ااز میان ذاتهای مهربان معلمین بزرگ معنوی در روی کرۀ زمین هستند . روحها هنگام بازگشت به محلی که » خانه« مینامند ، از حالت زمینی شان خارج میشوند . در این مرحله دیگر حالت بشری، با خصوصیات احساسی، خلقی و جسمانی که در ذهن ماست، ندارند . مثلن آنها برای مرگ جسمانی خودشان، مانند باز ماندگان محبوبشان عزاداری نمیکنند . در کرۀ زمین روح است که به فرد، انسانیت میبخشد، اما روح بدون جسم هم، دیگر موجودی از ردۀ پستان داران هوشمند به شمار نمیآید . روح چنان شأن و شکوهی دارد که به وصف در نمیآید . من روحها را انرژیهای هوشمند نورانی تلقی میکنم .س
بلافاصله پس از مرگ، احساس متفاوتی به روحها دست میدهد، زیرا دیگر در قید جسم میزبان موقتشان، با مغز و سلسله اعصاب مرکزی نیستند . برای بعضی از روحها، انطباق با وضعیت آن مرحله بیشتر طول میکشد. س
انرژی روح قادر است مانند هولوگرام، به قسمتهای هم شکل تقسیم شود و این امکان هم وجود دارد که همزمان در جسمهای متفاوتی زندگی کند . البته امکان بروز این حالت بسیارکمتر از آنی است که اینجا و آنجا شنیده و خوانده میشود. به علت خصوصیت و توانی که همۀ روحها دارند، بخشی از انرژی نورانی آنها همواره در دنیای روح باقی میماند. بنابراین ممکن است پس از مرگ و بازگشت به دنیای روح، مادرتان را در آنجا ببینید، در حالی که ممکن است او بر اساس مقیاس زمانی کرۀ زمین، سی سال قبل فوت کرده و دوباره در جسمی دیگر، زندگی تازهای را آغاز کرده باشد. برای هر روح و زندگیهای مختلف آن روح، مدت زمانی که برای آشنایی با راهنما و خو گرفتن به وضعیت جدید، قبل از پیوستن به گروه روحی اش لازم است، تفاوت می کند.ر
روح، ضمن مشاوره با راهنما فرصت پیدا میکند تا ناکامیهای زندگی تازه به پایان رسیدۀ زمینی اش را پشت سر بگذارد و آرامش خود را باز یابد. ضمن این تماس ها، راهنمایان بصیر و دلسوز به قصد آموزش، در مورد تجربیات آخرین زندگی زمینی روح تحقیق میکنند . ملاقات با روحهای راهنما ممکن است طولانی یا کوتاه باشد . مدت آن بستگی به شرایط و اوضاعی دارد که موجب موفقیت یا عدم موفقیت روح در انجام برنامه هایی شده که برای آن زندگی تقبل کرده بوده است. مسائل ویژۀ مربوط به کارمای شخص هم بررسی میشود .البته این مسائل بعدها با دقت و جزئیات بیشتر در گروه روحی شان مورد بررسی قرار خواهد گرفت. بعضی از روحها فورن به گروه روحی شان فرستاده نمیشوند . آنها روح هایی هستند که در جسمهای مادی شان آلوده شده و اعمال ناپسند انجام داده اند . بین خطا هایی که به نیت آزار کسی نباشد و کارهایی که با نیت شریرانه انجام شوند تفاوت هست. میزان آزردن دیگران، از یک شیطنت ساده تا بد خواهی و شرارت، به دقت مورد ارزیابی قرار میگیرد . روح هایی را که به شرارت عادت کرده اند به مراکز ویژه ای میبرند که بعضیها آن را « واحد مراقبتهای ویژه » می نامند . طبق شنیده هایم، در این واحد، انرژی روحها را ترمیم میکنند و دوباره به آنها تمامیت میبخشند. س
اگر ماهیت تجاوزات و تخلفات این نوع روحها ایجاب کند، آنها را به سرعت به زمین باز میگردانند . آنها ممکن است زندگی بعدی خود را طوری انتخاب کنند که قربانی اعمال شرارت بار دیگران شوند . اگر اعمال آنها در چند زندگی زمینی، به مدت طولانی و به خصوص به طرز بی رحمانه ای ادامه یابد، این مشخصۀ رفتار بزهکاری روح است . این روحها ممکن است برای مدتی طولانی حتی بیشتر از هزار سال زمینی، ناگزیر به زندگی روحی انفرادی شوند. یکی از قوانین دنیای روح این است که هر نوع خطای روح، خواه با نیت قبلی باشد خواه غیر عمد، باید به طریقی در یکی از زندگیهای بعدی جبران شود . این به مثابۀ تنبیه، یا حتی توبه و طلب بخشش نیست ، بلکه فرصتی است برای رشد معنوی . شاید برای روحها، جهنم دیگری جز کرۀ زمین در کار نباشد. س
بعضی از زندگیها آنقدر مشکل اند که وقتی روح به مبدأ باز میگردد بسیار خسته است . هر چند هنگام ورود، فرایند تجدید انرژی از طریق تلفیق انرژی راهنما با انرژی روح باز گشته صورت میگیرد، اما هنوز ممکن است جریان انرژی آن روح به اندازۀ کافی قوی نشده باشد . در این نوع موارد، استراحت و تنهایی برای روح مناسب تر از جشن و میهمانی است. در واقع به بسیاری از روحها که مایلند قبل از پیوستن به گرو هشان استراحت کنند، این فرصت داده میشود. یک گروه روحی ممکن است که فعال و پر تحرک باشد یا ملایم و آرام، ولی در هر حال به
آنچه هر روح در طول زندگی زمینی اش انجام داده است احترام میگذارند. همۀ گروههای روحی، هر یک به روش خودشان با مهربانی عمیق و وفاداری از دوستانشان استقبال میکنند . س
باز گشت به خانه واقعۀ مسرت بخشی است خصوصن پس از زندگی هایی که در آنها با جفتهای روحیمان ارتباط نداشته ایم . بسیاری از سوژه های من میگویند که هم گروه های روحیشان، از آنها با خنده و شوخی و در آغوش گرفتن استقبال کرده اند که من آن را نشانۀ بارزی از نحوۀ زندگی در دنیای روح یافته ام . گروههای روحی پر شور درحالی که جشن مفصلی برای روح تازه باز گشته ترتیب میدهند، برای این منظور همۀ فعالیت های دیگر خود را متوقف میکنند. یکی از سوژههای من در مورد جشن باز گشتش چنین گفت: س
س
" بعد از آخرین زندگی، گروه روحی ام جشن بسیار مفصلی همراه با موسیقی، شراب و رقص و آواز ترتیب دادند . آنها همه چیز را به سبک رم باستان به تالارهای مرمرین، لباسهای رسمی آن زمان و تمام وسایلی که در آن زمان وجود داشتند و ما در طول زندگی هایمان در دنیای باستان تجربه کرده بودیم، ترتیب داده بودند . ملیسا که مونس روحی من است، جلوی در ایستاده بود . او خود را به سنی در آورده بود که کامل به خاطر داشتم. چهره اش مثل همیشه بشاش و درخشان بود. "
س
تعداد نفرات گروههای روحی بین سه تا بیست و پنج نفر و به طور متوسط متشکل از پانزده نفر است. گاهی روحهای گروههای روحی مجاور، مایلند با یکدیگر ارتباط برقرا ر کنند . این تمایل معمولن از جانب روحهای پیرتری ابراز میشود که در طول صدها زندگی با افراد گروههای دیگر آمیزش داشته اند . در آمریکا حدود ده میلیون تماشاگر، برنامۀ تلویزیونی «دیدنیها» را که در سال ۱۹۹۵ توسط شرکت پارامونت تهیه شده بود و بخشی از آن به تحقیقات من اختصاص داشت، تماشا کردند . این برنامه راجع به زندگی پس از مرگ بود . ممکن است کسانی که آن را تماشا کرده اند، یکی از سوژه هایم به نام کالین را به خاطر بیاورند . او دربارۀ جلسه هایی که با یکدیگر داشتیم صحبت کرد. او شرح داد که چطور پس از یکی از زندگیهای زمینی و باز گشت به دنیای روح، با یک میهمانی مجلل با لباسهای رسمی قرن هفدهم مواجه شده بود. بیش از صد نفر در این جشن تجلیل، که به مناسبت بازگشت او برگزار شده بود شرکت داشتند. آنها زمان و مکان مورد علاقۀ کالین را به نحو احسن ایجاد کرده بودند تا او بتواند فرایند تجدید حیاتش را به شیوۀ مورد علاقۀ خودش شروع کند . به این ترتیب بازگشت به دنیای روح به دو صورت میتواند انجام شود. ممکن است چند روح، از روح تازه بازگشته استقبال کنند و پس از مدت کوتاهی او را جهت آموزشهای مقدماتی به راهنمایش واگذار کنند. اما اغلب، مراسم خیر مقدم پس از پیوستن روح به گروه روحیش انجام میشود . گروه روحی ممکن است در یک کلاس درس تجمع کنند، در اطراف پله های یک معبد جمع شوند، در گوشهای از یکباغ بنشینند، یا با گروههای متعددی در محیط یک سالن مطالعه برخورد کنند. روحها در حال رفتن به سوی جایگاهشان با گروههای روحی دیگری برخورد می کنند و اکثرن به یاد میآورند هنگام گذشتن از مقابل روح هایی که درزندگیهای گذشته با آنها در تماس بوده اند، سر بلند میکنند و با لبخند یا تکان دادن دست از باز گشت ایشان ابراز خوشحالی میکنند . خاطرات محیط کلاس درس در دنیای روح، همواره بسیار واضح است، اما دریافتهای شخص از وضع گروه روحیش متناسب با درجۀ پیشرفت روحی اوست. دردنیای روح، قرار گرفتن در کلاس درس، بستگی به سطح رشد روح دارد. صرف زندگیهای مکرر یک روح از عصر حجر تا کنون ، لزومن نشانگر پیشرفت زیاد نیست. در کنفرانسهای گذشته، بارها دربارۀ یکی از سوژه هایم متذکر شده ام که چهار هزار سال زمینی طول کشید تا او نهایتن بتواند بر حسادتش فایق آید. میتوانم بگویم که او امروز دیگر آدم حسودی نیست، اما در مبارزه با نا شکیبایی پیشرفت زیادی نکرده است . درست مثل کلاسهای درس در کرۀ زمین، برای بعضی از شاگردان گذراندن بعضی از واحدهای درسی زمان بیشتری میطلبد. از طرف دیگر، تمام روح هایی که از نظر دانش و تجربه بسیار پیشرفته اند، از زمرۀ روحهای پیرتر هستند. س
در کتاب قبلیم به نام سفر روح، روحها را به طور کلی به سه دستۀ ابتدایی، متوسط و پیشرفته تقسیم کردم و نمونه هایی از هر کدام را ارائه دادم . در هر یک از این سه گروه هم از نظر رشد روحی، سطوح وطبقات زیادی وجود دارند و به طور کلی باوجود اینکه یک گروه روحی از افرادی که حدودن در یک سطح پیشرفت هستند تشکیل شده است، هر کدام از آنها تواناییها و نقاط ضعف مربوط به خود را دارند. این خصوصیات موجب ایجاد تعادل در گروه میشود . روحها، با جذب اطلاعاتی که حاصل تجربیات زندگی شان است و بررسی نحوۀ کنار آمدن با احساسات وهیجانات جسم میزبانشان در رابطه با آن تجربیات، به ادراکی دست مییابند که با استفاده از آن به یکدیگر کمک میکنند . آنها تمام جنبه های زندگی را موشکافی و حتی نقش مخالف را بازی میکنند تا آگاهی بیشتری نصیب گروه روحیشان کنند. هنگامی که روحها به سطح متوسط میرسند، در زمینه هایی که استعداد و مهارتی از خود بروز داده اند تخصص کسب میکنند. یکی از جنبه های پرمعنای تحقیقات من ، کشف رنگ انرژی هایی است که از روحها ساطع میشود . این رنگها به مرحلۀ پیشرفت روح مربوطند. اطلاعات مربوط به رنگها به تدریج ظرف سالها جمع شده است. رنگها نشانه های پیشرفت روحی هستند وهنگام ارزیابی سوژه ها، به شناسایی روحهای دیگری که در ذهن فرد هیپنوتیزم شده وجود دارند، کمک می کنند. یافته های من نشان میدهند که رنگ سفید خالص، علامت یک روح جوان است و همراه با پیشرفت ، انرژی روحی متراکم تر میشود و به طرف طیف رنگهای نارنجی، زرد، سبز و بالاخره آبی میرود . غیر ا ز تشعشع رنگ های اصلی، طیف ملایمی از مخلوط رنگهای مختلف در اطراف هر روح وجود دارد که نشان دهندۀ جنبه های صفاتی آن روح است.س
ادامه دارد
[1]
باید توجه داشت که طبق آموزشهای استاد الهی، برزخ هر سیاره در جو(اتمسفر) همان سیاره قرار دارد. منظور از گزارشات افراد مورد تحقیق دکتر نیوتن از دور شدن از سیاره زمین، در واقع دور شدن از سطح زمین است.س
پایان قسمت اول
منبع:
س
سرنوشت روح
دکتر مایکل نیوتن
svk,aj v,p_ nkdhd v,p_ rslj h,g :کد مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان