مقدمه
هدف از انتشار این سری مقالات آن است که نشان داده شود، سرنوشت افرادی که به خودکشی دست می زنند، پس از مرگ در برزخ، بسیار پیچیده خواهد شد. در واقع این افراد آن مشکلاتی را که باید در جهان خاکی زمین، تجربه می نمودند، در جهان برزخ تجربه می نمایند و احتمالن با کمی تلخی مضاعف. از اینرو در دانشگاه سیرکمال، خودکشی به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی، راه حل تلقی نمی شود، زیرا این امر می تواند اوضاع را وخیم تر نماید. در این شماره، دو مورد از خودکشی که در جهان دیگر، برای این افراد وضعیت سختی را پیش آورده، انتخاب نموده ایم. این دو مطلب، در انجمن روحی پاریس، توسط دانشمندان متافیزیک آن زمان فرانسه، مورد پیگیری و تحقیق بوده است. پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان
افکار فردی غیرمعتقد به مبدا، پس از مرگ
س= سوال و ج= جواب
س-وقتی که پس از مرگ
از حال انتقال بیرون آمدی چه چیزی را احساس کردی؟س ج-احساس عجیب، من در آن وضعیت احساس کردم که در میان سرمای شدید و گرمای شدید هستم. که سرما به تمام رگهایم نفوذ می کرد ولی گرما فقط در پیشانی ام بود. چیز عجیبی است طاقت فرسا است. من احساس می کنم که برف و آتش مرا احاطه کرده اند من گمان می کنم که دوباره خواهم مرد.س
س-آیا رنج جسمانی احساس می کنی؟س
ج-بله، من، هم در روی زمین جسمم در رنج است و هم روحم در عالم ارواح.س
س-منظورتان چیست که هم در این جا و هم در آنجا معذبی؟س
ج-عذاب جسم را در سرم و عذاب روحی را در قلبم احساس می کنم.س
س-آیا فکر می کنی تو به طور دائم آن طور خواهی شد؟س
ج-بله احساس می کنم که همیشه چنین خواهد ماند و من حتی گاهی صدای یک خنده جهنمی را می شنوم و صداهای زشت را می شنوم که این جمله را می گویند "همیشه چنین خواهی ماند".س
س-کافی است! فهمیدیم. ولی ما به تو می گوئیم که تو همیشه در این حال نخواهی ماند. تو وقتی که توبه کنی مشمول بخشش خداوند می شوی.س
ج-چه گفتید من نمی شنوم؟س
س-برای تو تکرار می کنم که تو همیشه آن طور معذب نخواهی ماند. سعی کن زودتر توبه کنی ما هم برای تو دعا می کنیم.س
ج-من فقط همان جمله را می شنوم که به من می گوید: "همیشه این طور خواهی ماند"
و گاهی هم صداهای مبهمی، کلمه عفو را برایم تکرار می کنند.س
شما هم از عفو سخن می گوئید؟ بلی شک نیست که شما با روحی که در کنار من هست، سخن عفو می گوئید. و او یک روح
رنجدیده است که دائم ناله می کند و امید به عفو دارد.س در این هنگام یکی از خانم های حاضر در جلسه گفت، من برای این روح
دعا می کنم و قبلن هم دعا کرده ام. شاید او همین دعا را که برایش از خداوند
طلب عفو کردم احساس کرده است؟س س-تو گفتی در تاریکی هستی و ما را نمی بینی؟س
ج-من شما را نمی بینم، ولی می توانم بعضی از سخنان شما را بشنوم. چون من فقط یک نقاب سیاهی در جلوی چشمانم دارم که گاهی صورت سَری را در آن می بینم که گریه می کند( یعنی شکل آن سر در آن نقاب ظاهر می شود).س
س-تو وقتی که دوستت را نمی بینی، آیا نمی خواهی به این فکر کنی که او اکنون اینجاست؟س
ج-آه از او حرف نزنید. زیرا بهتر است که من اکنون او را فراموش کنم. چون من می خواهم آن نقش سر را که در نقاب، ظاهر می شود محو کنم.س
س-آن شکل چگونه است؟س
ج-آن شکل، سر یک مرد غمناک اندوهناک است که من مدت زیادی در روی زمین با او بودم (منظور شوهرش است).س
بعد هم کاردک درمورد سخنان این زن چنین توضیح می دهد:
س
س " با خواندن این داستان آدم فکر می کند که در این خودکشی، عوامل تخفیف دهنده مجازات وجود دارد. زیرا می بینیم که ادای وظیفه پاکی و عدم خیانت، سبب این خودکشی شده است. ولی خواننده به خود می گوید که پس چرا نتیجه برعکس است و عذاب خودکشی کنندگان طولانی و مخوف می باشد، در حالی که آنها برای فرار از خیانت و وظیفه زناشوئی، دست به این خودکشی زده اند، که البته این عامل، بعدن برای آنها فایده خواهد داد. علت اینکه این عامل حالا نمی تواند به آنها کمک کند، از این جهت است که بر آنها لازم بود، در این دنیا در برابر هوی و هوس خود مقاومت کنند، ولی این کار را نکرده اند. پس آنها به منزله سربازی هستند که از جبهه جنگ فرار کرده باشد و باید مجازات بشوند.س
البته عذاب این دو نفر طولانی نخواهد بود و بستگی به این دارد که آنها متحمل آزمایشات آیندهٔ خود باشند و می شود به آنها بوسیله دعا کمک کرد."س
آیا این اعتقاد، ما را وادار نمی کند که بگوئیم خودکشی کنندگان، بدون امید دچار عذاب خواهند بود؟
س
مکالمه با یک روح خودکشی کننده کافر و (منکر خدا)س
آقای (ج-ب د) یک مرد ملحدی بوده و معتقد به مادی گری بوده و به خداوند و روح
اعتقاد نداشته است. بعضی از خویشان او پس از گذشتن دو سال از وفاتش، از مجمع (احضار روح در فرانسه)، تقاضا کردند که با روح
او ارتباط بگیرند.س وقتی که ظروف ارتباط آماده شد، ناگهان روحی اعلام کرد من هستم و من رنج می برم، زیرا در این جا همه، وجود مرا انکار می کنند.س
س-خویشان تو خواستند با تو ارتباط بگیرند چون آنها می خواهند از وضع تو در عالم روح آگاه شوند. آیا این خواهش، ترا راضی می کند و یا اینکه برایت اسباب زحمت است؟س ج-بلی برایم اسباب زحمت و رنج است.س
س-آیا تو با اراده خود مُردی؟س
ج-بلی. در این هنگام معلوم شد که روح
، خیلی در اضطراب است و خشمناک هم می باشد. زیرا قلم را شکاند و ورقه ای را که باید روی آن مکالمات نوشته شود پاره کرد.س س-تو خیلی مضطربی. ما برای تو همه دعا می کنیم و از خداوند
برایت طلب مغفرت می نمائیم.س ج-من به ایمان به خداوند
نیاز دارم.س س-چه چیز باعث شد که تو خودکشی کردی؟س
ج-مأیوس شدن از زندگی که هیچ امیدی در آن نداشتم.س
س-آیا می توانی به قدری که برایت ممکن است از حال خودت برای ما بنویسی؟س
ج-آنچه که مرا رنج می دهد این است که من احساس می کنم به همه آن چیزهائی که در زندگی انکار کردم، باید ایمان داشته باشم و همین فکر که چرا در دنیا وجود خداوند
و حیات پس از مرگ
را انکار می کردم، مرا رنج می دهد. همان طوری که اگر مرا توی آتش می انداختند دچار چنین رنجی می شدم.س
منبع:س
کتاب «انسان روح است ، نه جسد»، جلد دوم
نویسنده : دکتر رئوف عبید
ترجمه کاظم خلخالی
کد ثبت در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:س
hkahk v,p hsj ki üsn-rslj s,l