هنر نقالی

   پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان- شماره بیست و هفتم        هنر                                                         
Art                                                                                                      



علم

بررسی اصل عدم قطعیت هایزنبرگ

متن کامل مقاله



 ادبیات

تفسیری بر غزل حافظ

متن کامل مقالات



در یوتیوب

فیلم مناجات استاد الهی و انیمیشن سیرکمال

کلیک کنید


علوم تلفیقی

جمعبندی مرحله گیاهی و مرحله حیوانی

متن کامل مقاله


بخش جواب سوالات

پاسخ به سوالات شما

متن کامل مقاله


علوم فضایی:

مقالاتی در مورد حیات در فضا

و وضعیت سیارات

متن کامل مقاله


 اجتماعی:

حقوق بشر در دانشگاه سیرکمال

متن کامل مقاله


فلسفه

سه تحلیل فلسفی

متن کامل مقالات


سیرکمال

اهل حق از دیدگاه دانشگاه سیرکمال

متن کامل مقالات


 در جهان مسیحیت

مقوله گناه از دیدگاه مسیحیت

متن کامل مقاله


از بخش سیر کمال 
تفسیر پاسخی بر یک سوال
گشت و گذاری در برهان الحق

روانشناسی:

روانشناسی تخریب

متن کامل مقاله


بخش هنرمندان

-خطاطی، نقاشی، مجسمه سازی، طراحی و.....

-هنرمندان جاودانه ایرانی

متن کامل مقاله



گزارش تاریخی:

هاوارد بسکرویل، مردی که جان 

خود را در راه آزادی ایرانیان از 

دست داد

متن کامل مقاله


داستان و شعر

اتصال

لال ممد

خواب یک پرئانه

متن کامل مقاله


بخش آلمانی

مقالاتی در مورد ساختار جهان هستی 

به زبان آلمانی

متن کامل مقاله


متافیزیک

انسان روح است نه جسد

قسمت سوم

متن کامل مقاله

نقالی چیست؟س
هنر نقالی یکی از قدیمی ترین هنرهای ایران زمین است. کلمه نقال از نقل یعنی بازگو کردن داستان یا مطلبی گرفته شده است. در این هنر، نقال با تعریف داستانها و افسانه های مختلف، سعی در به تصویرکشیدن اتفاقاتی هیجان انگیز، از جمله داستانهای حماسی را دارد. این تعاریف، عمدتن از داستانهای شاهنامه فردوسی، منظومه های نظامی گنجوی و ندرتن از بوستان و گلستان سعدی و برخی اوقات از مثنوی معنوی مولوی، اقتباس می شده است، که دیوان اشعارعرفا و ادیبان بزرگ ایران زمین می باشند.س
برخی معتقدند، منشا این هنر از میان مردم عادی بوده است و طبقات بالای اجتماعی کمتر به آن توجه داشتند.س
 نقالی از زمانهای بسیار قدیم در ایران رواج داشته است. گرچه با ورود اسلام به ایران، نقالی جایگاه خود را کمابیش حفظ نمود، با این حال، در سالهای اخیر، مواردی از نَقل جریانات عاشورا نیز در برخی از نقالیها مشاهده شده است. س
گفته می شود، در زمان صفویه و با ازدیا قهوه خانه ها، توجه توده مردم به نقالی نیز به اوج خود رسید. شاهان صفوی به این هنر نمایشی علاقه خاصی داشتند و به همین دلیل در آن دوران، این امر، رو به گسترش نهاد و نتیجتن قهوه خانه های بیشماری ایجاد، پرده های نمایش نصب، و بساط نقالی بهتر از قبل پهن شد. با این حال، متاسفانه در دهه های گذشته، این هنر بسیار کمرنگ شد و حتی رو به نابودی گذاشت. نقالها تا اواخر دوران قاجاریه از داستانهایی مانند امیر ارسلان و اس‍کندر نامه و حسین کرد شبستری نقل       می کردند، ولی با روی کار آمدن رضا شاه پهلوی، نقل این داستانها ممنوع اعلام شد و پس از آن فقط از داستانهای شاهنامه فردوسی نقالی می شد. این امر، بسیار منطقی تر و بهتر از آن بود که صرف نظر از داستانهای ملی، مانند روایت «حسین کرد شبستری» که اصالتن از شبستر ایران بود، داستانهای دشمنان ایران زمین نقالی شده و از فیگورهای آن داستانها، به نیکی نقل شود، زیرا تاثیر منفی آن تا جایی پیش رفته بود که امروزه نیز برخی از ایرانیان، با افتخار، نام فرزندان خود را اسکندر و تیمور و چنگیز می گذاشتند و می گذارند، بدون آنکه از این امر آگاه باشند که این افراد چه بر سر این سرزمین آورده اند.س
انواع نقالی
روش نقالی به سه دسته تقسیم می شود:س
اول آنکه نقال که تقریبن تمام شاهنامه را از حفظ بود به روش خود آن را برای مردم تعریف می کرد.س
دوم آنکه آنها اشعار شاهنامه را با مطالبی دیگر ترکیب کرده به صورت نظم و نثر نقل می کردند.س
طومار خوانی
 سومین روش که در واقع می توان آن را روش منحصر به فرد دانست، آن بود که نقالان، شاهنامه را که وسیله ای برای سخن گفتن می دانستند و تصور می کردند که مطالبش چندان جذابیتی برای مردم ندارد، با اضافه کردن مطالبی، و شاخ و برگ دادن به آنها و اضافه نمودن تخیلات و توهمات خود و دیگران، این داستانها را جذاب تر و طولانی تر می نمودند. این روش زیاده گویی را طومار خوانی می گفتند. س
در این ارتباط، افرادی به تهیه این طومارها مشغول شده، آنها را در اختیار نقالان قرار می دادند. از طومارهای معروف و بسیار خوب آن زمان می توان به آثار حسین اسماعیل چُرک اشاره نمود. او که خود شاعر هزل گوی[1] ماهری بود، روی اشعار فردوسی کار  می کرد و متاسفانه از شاعر نامدار ایرانی که زبان پارسی را به امانت داری کامل حفظ نمود است، به بدی یاد می کرد و شاید به دلیل همین ناسپاسی، تقریبن همه طومارهایش از بین رفتند.س
نقال کیست؟
نقال، هنرمندی است که به تنهایی در مقابل مردم، اشعار و داستانها را با حرکات دست و آهنگ خوش صدایش‌، با موسیقی و با اشاره به نقاشیهای بزرگی که بر دیوارهای قهوه خانه ها و مکانهای تاریخی کشیده شده است به نقل می کشد. آهنگ صدایش با داستانی که در حال بازگو کردن آن است بالا و پایین می رود و با بیانی قوی و محکم و گاهی هیجان در صدایش برای رساندن جدی بودن مطلب در آن سکانس، تماشاچی را میخکوب می کند.س
جایگاه نقالها، میز کوچکی بود که کتابهایشان بر روی آن قرار داشتند و یک صندلی در کنار آن دیده می شد. نقالان، ابتدا چند دقیقه ای هنگام شروع کارشان، پشت میز با یک یا دو رباعی در مدح و ثنای پیامبر و در پی آن یک غزل تازه و سپس با جمله «خوب دوستان شب گذشته تا این جا رسیدیم که .....» نقالی را شروع می کردند و به تدریج از روی صندلی برخاسته، رفته رفته روند نقالی را به اوج خود می رساندند و بدین سان، شور و هیجانی در محیط قهوه خانه بوجود می آوردند. در این نقطه، نقال با حرکت دست و سر و چهره اش و با کوبیدن دستهایش به هم و گاهی با زدن پا به زمین و حرکات چوبدستش، صحنه های داستان را به زیبایی به تصویر می کشید. او که با هنر نقالی، اشعار مختلف، مخصوصن اشعار فردوسی را در ذهن شنونده ترسیم می نمود، چنان در نقشهای مختلف فرو می رفت که گویی خود، درآن زمان در آنجا بوده است. یک نقال با استعداد، تمام اشعار و متن ها را به خوبی از برداشت و می توانست با توانایی بالایش، سخنرانی و بداهه گویی کند. زمانی که او لباسی ساده و کلاه باستانی و کت های رزمی برتن داشت، سعی در، به تصویر کشیدن صحنه های جنگ می نمود.س
در آن زمان که هنوز وسائل ضبط و نگهداری تصویر وجود نداشت، به وسیله این هنر، در واقع فرهنگ اسطوره ای ایران زمین حفظ می شد . به وسیله هنر نقالی، داستانهای حماسی و ملیتی و قومی و موسیقی اصیل ایران زنده نگهداشته می شد.س
یک نقال سنتی، معمولن با هنر شمشیر بازی و کشتی و چرخ میل بازی و شنا و سوار کاری آشنا بود. او باید کلامش مثل آهن محکم می بود و مثل آبی روان بردل می نشست و احساسات شنونده را برمی انگیخت. س
نمایشی که یک نقال به تصویر می کشید ابتدا و انتهایی داشت و بیننده می بایست مثل یک فیلم، از اول تا پایان داستان بنشیند و گوش فرا دهد تا متوجه نتیجه ای که نقال می خواهد به آن برسد بشود. این روند گاهی چند روز طول می کشید تا به پایان داستان برسد. او چنان داستانها را با هیجان نقل می کرد که برای همیشه در ذهن تماشاچی می ماند. یک نقال ورزیده، بسته به اقتضای سطح فرهنگ مردم آن جمع، موضوعات داستانها را در قالب پند و اندرز و گاهی مَثل و شوخی و لطیفه بیان می کرد. گاهی نقال درست زمانی که شنوندگان را شیفته نقالی خود کرده بود، از مطلب اصلی خارج شده با گفتن جمله «خوب دوستان یک بار بگویید یا مرتضی علی» تشک کنار میز خود را آورده و به دست     می گرفت و از حضار در صورت تمایل، ‍ کمک می خواست و بدین روش، کسب درآمد می کرد. در انتها، با دعای «خدایا هر که داشت و داد خودت عوضش بده و هر که نداشت و نداد فرجش بده و دعای کوتاهی برای تمام رفتگان و صاحب قهوه خانه و خود، که ...الهی قرض قرضمندان ادا و حاجت حاجتمندان روا و سفر مسافران بی خطر و بیماران را شفا و اموات جمع و غایبین بیامرز ....» از صحنه خارج می شد. سپس قهوه چی با آوردن چای شیرین، فرصتی برای استراحت به نقال می داد. در پی استراحتی کوتاه و صرف چای، نقال لباسش را در آورده بر روی میز می گذاشت . قهوه چی با احترام لباس را تا کرده با شاهنامه در جایی مناسب قرار می داد.س
دادن پول به نقال ، اجباری نبود و هر کس که می توانست و می خواست مبلغی در حد توان خود می پرداخت . مبلغ پرداختی، از دو شاهی تا ده شاهی، یعنی یک قِران بود . تنها در شب های «سهراب کشان و سیاوش کشان » که نقطه اوج شاهنامه بود، مردم از پنج قِران تا چند تومان می پرداختند و در انتها هم، نقال یک شال ترمه به صورت انعام دریافت می کرد.س
،سیاوش کشان، داستان مرگ سیاوش به دستور پدرش کیکاووس بود. متن واقعه چنین است که سودابه ، سوگلی حرم او ، به سیاوش نظر داشت، ولی او از خواهش نفسانی این زن سرباز می زد. نتیجه این عشق یکسویه و بی فرجام آن بود که از خون سیاوش که به زمین ریخته شده بود، لاله در آمد و بدین سان ثابت شد که سیاوش بی گناه است. س
رستم و سهراب
عمده جریان این داستان، مرگ سهراب، پسر رستم به دست پدر می باشد. پدر و پسر همدیگر را از کودکی سهراب ندیده بودند. رستم، پدر سهراب، با پسرش به جنگ پرداخت و بدون اینکه بداند، سهراب پسرش است، با ضربه خنجر، پهلوی او را پاره کرد. زمانی که سهراب در حال جان دادن بود، رستم نشان او را دید و متوجه شد که این شخص، سهراب پسر اوست . او گودرز را سراغ کاووس فرستاد تا از او دارو بگیرد و کاووس از این کار خودداری کرد .س
رستم خشمگین شد و به طرف بارگاه حرکت کرد. خبر به کیکاووس رسید که رستم خشمگین شده و به سراغ تو می‌آید. کیکاووس فرار می کند و رستم ، وارد کاخ می شود، دارو را برمی‌دارد و به سوی سهراب می شتابد، اما متأسفانه دیر می‌رسد، زیرا که کار از کار گذشته بود.س
برخی از نقالان در شاهنامه خوانی خود به مطالبی اشاره می نمودند که در شاهنامه فردوسی وجود ندارد. از جمله، این قسمت از داستان:س
س " رستم به محض اینکه سوار اسب شد، سهراب به هوش آمد و رستم را خواست. رستم بازگشت و دوباره گودرز را برای گرفتن نوشدارو به درگاه کاووس فرستاد.   گودرز در این مرتبه، دارو را آورد، ولی دیگر دیر شده بود، سهراب از دنیا رفته بود."س
درزمانهای قدیم که خبری ازعکاسی و فیلمبرداری و تکنولوژی نبود، تنها وسیله آگاهی از حال گذشتگان همین هنر نقالی بود.س
مرشد علی زنگنه که ۳۶ سال است در زورخانه های اصفهان ضرب می گیرد، معتقد است که نقالی هنر جذابی است و مردم آن را دوست دارند، " باید به فرهنگ نقالی، شاهنامه خوانی، ورزش باستانی، موسیقی اصیل و هرآنچه که از آباء و اجدادمان به ما رسیده توجه شود.... . باید برای این هنرها تبلیغ کرد تا مردم بیایند و ببینند که پدران شان چه فرهنگی و چه ساخت و سازی داشته اند، رفت و آمد و نشست و برخاست شان چطور بوده، همراه همه این ها نقل محبت و صفا بوده ."س

از جمله نقالهای معروف قدیمی که به آنها مرشد هم می گفتند، می توان به سید احمد همدانی ، مرشد حسن، حسین اسمال چُرک، مرشد غلام حسین غول بچه و آقانوری اشاره نمود.س
از دیگر نقالان قدیمی ایران ، مرشد ولی‌الله ترابی سفیدآبادی متولد سال ۱۳۱۵ است . او که هم نقال و هم نویسنده بود چندبار مقام اول نقالی را در کشور کسب کرد. س
نقال قدیمی دیگری، اهل همدان به نام مرشد چایانی می گوید:س
س " به نام خداوند جان و خرد       کزین برتر اندیشه بر نگذرد
من مهدی چایانی، نقال و شاهنامه‌خوان هستم. حدود ۴۰ ‌سال است که در وادی نقل و نقالی و هنرهای نمایشی فعالیت دارم. سال ۱۳۵۱ به عنوان جوان‌ترین نقال کشور شناخته شدم و در جشنواره توس[2] آن‌ زمان، لوح برتر را دریافت داشتم. تا امروز هم علاوه بر نقالی، در رشته هنر‌های نمایشی فعالیت داشته‌ام. من بازیگری و کارگردانی تئاتر و هم‌چنین بازی در فیلم‌های سینمایی را، در کارنامه هنری خودم دارم."س
ساعات کار این نقالها، بستگی به زمان شلوغی و خلوتی قهوه خانه ها داشت و زمان اصلی، از شروع پاییز تا آخر اسفند ماه بود، زیرا در بهار و تابستان، مردم در ییلاقات بودند.س
نقالی نقالان تا آمدن گرامافون ادامه داشت و پس از آن، تا حدود کمی، گرامافون جانشین نقال شد و بعد از آن هم، رادیو، عامل دیگری برای از رونق انداختن نسبی این هنر بود. اما ظهور تلویزیون، یکباره این هنر را به انزوا کشاند. با آمدن تکنولوژی، رفته رفته توجه توده مردم از هنر شعر خوانی که اغلب توسط، بزرگ هر خانواده، در آرامش ناشی از دور هم بودن افراد آن خانواده ایجاد می شد، منحرف شده، زندگی، شکلی ماشینی به خود گرفت و به تدریج از سنت های خوب دیرینه، مانند دید و بازدید، کاسته شد. س

نقالی، این هنر اصیل ایرانی، در تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۱۱، در ششمین نشست میراث معنوی ناملموس یونسکو به ثبت جهانی رسید.س




زیرنویس
  Hasl [1]    
در اصطلاح اهل ادب شعری است که در آن کسی را ذم گویند و بدو نسبت های ناروا دهند، یا سخنی است که در آن مضامین خلاف اخلاق و ادب آید .(لغت نامه دهخدا)س
 س [2] سازمان جشنواره توس به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۵۳ خورشیدی بنیان شد. این سازمان برگزارکننده جشنواره توس برای بزرگداشت استاد ابوالقاسم فردوسی توسی و شاهنامه بود. یکی از اثرات این جشنواره آن بود که شاهنامه فردوسی در میان توده های مردم احیا شد. (ویکیپدیا) س 
محقق: ندا بلوری 
:منبع
با استفاده از کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم»، جلد پنجم
به قلم جعفر شهری
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:س
ikv krhgd


در یوتوب
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله. کلیک کنید.س 
 مقاله بصورت صوتی برای نابینایان
نقالی از مرشد ولی الله ترابی
..............................پرخواننده ترین مقالات.........................

سیر کمال 

دردها، رنجها و ناکامیها

متن کامل مقاله

علم

برای اولین بار درجهان

اصل عدم تساوی کل با اجزاء 

متن کامل مقاله

الهیات:

مقوله موسیقی در قرآن

متن کامل مقاله

کانال پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان در یوتیوب
همه پلی لیست های ما 
Share by: