سرود های روحانی
یار دیدگانی بنیامین پیره / پیرموسی وزیر ، داود دستگیره. یاران عزیز ، متوجه باشید ، بنیامین هدایت کننده ، پیرموسی ثبت کننده ی کردار و داود دستگیر است ( یاری دهنده و نجات دهنده ) سه یار دیگر سلطان با ذکر مأ موریتشان فرا خوانده می شوند. در واقع ، در سنت معنوی اهل حق ، چند تن مأمور راهنمایی و هدایت سالکین به معبود معنوی ، یعنی محل تجلی اشراق و حقیقت الهی هستند ، از جمله پیر ، یعنی کسی که روح را هدایت می کند و دلیل ، یعنی کسی که وساطت می کند و روح را به ذات الهی پیوند می دهد .س
دور یارانه حق و حق / رحمت وارانه حق و حق ( اکنون دوران کسانی است که دلباخته ی خدا هستند ، باران رحمت بر سر کسانی که دلباخته ی خدا هستند) . « دوران کسانی است که دلباخته ی خدا هستند » می تواند چند ین معنی داشته باشد ، از جمله، زمانی که لطف و برکت الهی بر سر دوستان خدا ، یعنی کسانی که حقیقتن او را دوست دارند ، بریزد ، مانند ریزش باران ( واران ) ، ملا یم و احیا کننده است .س
کا کا ردایی و به دنبالش سحری سید خاموش
کا کا ردا یکی از یاران نزدیک شاه خوشین بود . شاه خوشین ، به روایت اهل حق ، از جمله مظهرات قرن پنجم شمسی بود . به همت او بود که تنبور جزو سازهای برجسته برای ابراز عشق معنوی شد. ساختار آزاد و تندای سنگین این مقام اجرای آن را دشوار می سازد . در تز ئینا تی که مختص استاد الهی
است ظرافت بسیاری وجود دارد. زبان موسیقی
او متعالی است . مناجات به درگاه محبوب ، گفتگو یی صمیما نه ، آمیخته با نزدیکی و ملایمتی شیرین ، محاط در انرژی ای قوی و جاذبه ای شدید.س سید خاموش ، که مقام یکی دیگر از هفت ملک مقرب را داشت ، در قرن نهم شمسی می زیست . نام او را روی قطعه ای گذارده اند که شباهت های مشخصی با کاکا ردایی دارد. اما سازنده ی حقیقی آن همچنان به صورت معما یی باقی مانده است.س
به سختی می توان فهمید آهنگی که به نام قدیسی نامیده شده واقعن اثر خود اوست یا برای تکریم او بدان نام موسوم شده است .اما هر چه باشد ، نغمات آنها در طول تاریخ سنت اهل حق به صورت سر بند هایی از غم غربت ، بیان حزن و طلب پایان ناپذیر محبوب حضور دارد .س
شان جنبانک
معنای تحت اللفظی ( شان جنبانک ) تکان دادن شانه هاست . استادالهی
می گفت اگر کسی نتواند مطا بق آنچه بر اساس حرکات این رقص به فرد القا می شود شانه هایش را تکان دهد،هر گز نخواهد توانست آن را صحیح بنوازد. او تنها فرد قادر به بازآفرینی این ریتم تا حد کمال بر روی سازش بود و از این طریق به تمام جمع تحرک می بخشید .س در اینجا ، تقطیع وزن آهنگ شنونده را به اوج های تازه ای می رساند. علارغم برخی قطعات مشخص توأم با غم غربت ، و قطعات دیگری که صرفن آرام تر نواخته می شوند ، کیفیت رقص گونه ی این قطعه در تمام طول اثر محسوس است . استاد عباراتی را از تم های دیگر می گیرد و آنها را در ریتم های جدید ، به دلخواه ، از نو شکل می دهد و حتا تا به آنجا پیش می رود که ، پیش از آخرین چرخش رقص ، با پیتسیکاتو های دست چپ، تم را خالی و برهنه می کند .س
طرز
این نوای باستانی ، که از دوران پیش از اسلام بجا مانده ، به ما امکان می دهد تا متوجه قدرت حیرت انگیز بیان حالت در دامنه ای به محدوده ی یک و نیم پرده شویم . در واقع ، ترکیب این سه نیم پرده ی ایستا به صورت یک الگوی تکرار شونده ، که این قطعه ی کوتاه به تدریج می سازد ، کشمکشی به حق، بی مانند ایجاد می کند. فقدان ظاهری جنب و جوش، دستاویزی است برای موسیقیدان تا با استفاده از تغییر ریتم و تز ئینات ظریف که به یکایک نت ها عمق و آرامشی غیر عادی می بخشد ، دینامیک موسیقی اش را مستقر سازد . شنونده با چنین پدیده ای در موسیقی خو نگرفته است ، اما هر کس که بخواهد توسط این نواها هدایت شود در خواهد یافت که آنها ذهن و روح را به طور یکسان لمس می کنند . گویی چند نت ساده، زمان و مکان کهن را به صورت فشرده در خود جای داده اند . وفتی آهنگ به فاصله ی چهارم کاسته می رسد ، کشمکش تسکین می یابد و آن گاه درست در پایان قطعه ،هنگامی که یک فاصله ی چهارم درست ناگهان به گوش می رسد تا مقدمه ای باشد برای مایه ی بعدی، فضا چنان باز میشود که گو یی ناگهان پر از نور شده است .س
منابع: ژان دورینگ، با همکاری دکتر شاهرخ الهی
مترجم:س
دلیا موریس
rxui uhfndkd fh lrnli dhn#hvd:کد آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان