ق " قطعه شیخ امیری یکی از دلپذیرترین و فکورانه ترین قطعات در رپرتوار استاد الهی است. هر یک از ملودی های هفده گانه ی این قطعه، آراسته و مزین به تکنیک نوازندگی
والا ، مبین رابط ای نزدیک
و شخصی است با محبوب(خدا) که از اجزایی همگون در یک واحد متجانس اما متنوع تشکیل یافته است."س
«س
۲- سرودهای روحانیِ «هی داوِد
سه سرود روحانی مختص داوود (داوِد به زبان کردی). داوود، مقام تجلی رفائیل ، فرشته ی رحمت و جزو هفت ملک مقرب الهی، یکی از یاران نزدیک سلطان[2]
بود. استاد الهی
علاقه ی خاصی به داود داشت و می گفت:
س س«من از اسم داود مسرور می شوم، زیرا او مظهر خیر و مهربانی است[...] او سر تا پا مهر و محبت است» [3]
یا:س
ر«چند کس است که وقتی انسان اسمشان را می برد، لذت می برد: حضرت مسیح، برای لطف عامش نسبت به تمام مخلوق[...] حضرت داود که مامور رحمت است و همیشه برای حاجتمندان حاضر و آماده است». [4]
استاد سه قطعه را یکی پس از دیگری اجرا می کند، از سنگین ترین به سمت تندترین؛ گویی حاضرین را به توسل به داود دعوت می کند:سس
س
۱. هی داود، سنگین:
س
هی داود، جان داود، توسل اول، حاکی از اشتیاق، دارای هارمونی بسیار غنی همراه با واریاسیون ها و تغییر مایه های فراوان است. تندای پائین اجرای آن را دشوار می سازد. استاد به ندرت به اندازه ای که در این قطعه به گوش میرسد طولانی می نواخت. برخی از نزدیکانِ او گردش جمع شده اند و ، متاثر از احساس لابه و استغاثه، فی البداهه کلا م را واخوانی می کنند. استغاثه، با عبارتی با تنبور که مقدمه را به یاد می آورد، پایان می یابد.س
س
۲. هی داود، تندتر:س
قطعه نسبتن آرامش بخش آغاز می شود، ولی به تدریج موجب کشش شنونده همگام با شور ایجاد شده در قطعه به وسیله ی ریتم لا ینقطع و قاطع آن می شود که عرضه دارنده ی کلیتی متجانس در سراسر قطعه برای تشکیل اثر متقابلِ صدای بمِ آهنگ و صدای زیرِ همسریان است.س
س
۳. هی داود، تند:
س
هی داود، حق جان داود،\ دین داود، ایمان داود. این سرود روحانیِ بسیار قدیمی، در محفل صمیمی خانوادگی، به طور غیر رسمی ضبط شده است. در این جمع، هیچ موسیقیدان یا خواننده ی حرفه ای دیگری حضور نداشته است. تنها چند نفری که شوق معنویشان به این همسرایی کیفیتی خاص بخشیده است حاضر بوده اند. علی رغم ناقص بودن امکانات در ضبط این موسیقی، یعنی ضبط با تنها یک میکروفن که آن هم در گوشه ای گذاشته شده بود، تعادلی طبیعی میان همسرایی، صدا ها و ساز ایجاد شده است.س
س
۳- بداهه نوازی در«بابا جلیلی» در فاصله ی چهارم ، و به دنبال آن قطعه ی زنگ شتری در فاصله ی دوم
این قطعه نقطه ی اوجی است در هنر بداهه نوازی. نوعی سفر آشنایی است که در آن نغماتِ بسیاری فراخوانده می شود، با طراوت عمل آورده می شوند، در طول یکدیگر قرار می گیرند، تزئین می شوند و به شکل پیچیده تری ارائه می شوند؛ هم از طریق تغییرات ریتم و هم از طریق ایجاد ملودی های متقابل روی سیم واخوان. نوازنده ازاینکه نغمات را همزمان، و به طبیعی ترین شکل ممکن، به حرف، آواز و خنده درآورد لذت می برد. به نظر می رسد که او بدون هیچ طرحِ از پیش ساخته ی موسیقایی عازم سفری پر ماجرا است. او، هر بار، آنچه را سر راهش قرار می گیرد می چیند و از آن به عنوان نقطه ی شروعِ آفرینش بعدی استفاده می کند، اما پیچیده تر و به ظرایف تزئین یافته تر. او ملودی ها را به اراده ی خود شکل می دهد. ملودی ها مانند گلِ کوزه گری در دستانش نرم می شوند، همان طور که ساز در اثر تماس با انگشتانش همچون موم می شوند. مشکلات تکنیکی در عبارتی که در آن از دو آکرودِ دستگاه فرنگی استفاده شده است محو می شوند، ولی در این قسمت بداهه نوازی آشکارا دشوار است. در حالیکه هر کدام از ملودی هایی که او بدان ها اشاره می کند در حالت عادی در یک قطعه ی منفرد استفاده می شوند و هر گونه حذف ممکن است موجبِ از هم گسیختگی و فروپاشی کل قطعه شود، استاد الهی
آزادانه چیزها را جابه جا می کند، اینجا و آنجا بعضی چیز ها را حذف می کند و حتا برای بار دوم جایی دیگر می گذارد، اما هرگز انسجام درونی و هماهنگی کل قطعه را تغییر نمی دهد. در طول قطعه، ریتم های دو ضربی و سه ضربی به نرمی تغییر میکنند. ملودی ای که معمولن در ریتم دو ضربی بیان می شود، قبل از تکمیلِ تبدیلِ خود به انگاره ای جدید، یورشی به قلمروی سه ضربی می برد.س
از همه شگفت انگیز تر آنکه در این جا تنبور با دف همراهی می شود. در واقع تنبور، علی رغم سادگی اش، سازی کامل است. دستِ راست، ریتم و تمام ترکیبات دلخواه آن را به روشنی مشخص می کند؛ طوری که لزوم حضور هیچ ساز دیگری احساس نمی شود. در میان تمام قطعات منتشر شده از تنبور استاد الهی ، این اولین قطعه ای است که با ساز ضربی همراه است، اما همنوازی فوق العاده نرم است و دف به هیچ وجه در صدد خودنمایی نیست. در اینجا، نوازنده ی دف حاج امین، پسر بزرگ استاد الهی است. او در رپر توارِ رقص های کردی هم خبره بود.
س
:توضیح لغات متن
س
[1] «شُر» نوعی «ریز» همراه با چرخش انگشتان است، زخمه ای خاصِ شیوه ی تنبور نوازی کردی. استاد الهی این زخمه زنی را تکامل بخشید، به طوری که درآن هر انگشت به طور مستقل و کاملن متمایز از انگشتان دیگر عمل می کند. رایج ترین نوع شُر شامل زخمه زدن به سیم با قسمت گوشتیِ انتهای انگشت های دست راست، یکی پس از دیگری، با سرعتی ثابت است، به طوری که صداها متصل شنیده شوند .س
س
[2] سلطان سهاک یا سلطان اسحق پایه گذار مسلک اهل حق در قرن پانزدهم میلادی (قرن نهم هجری شمسی) بوده است؛ مسلکی که استاد الهی در آن پرورش یافته است.س
س
[3] آثارالحق، جلد یک، گفتارهای ۱۷۳۷ تا ۱۷۴۴
س
[4] آثارالحق، جلد یک، گفتار ۱۵۱۲
منبع: ژان دورینگ
Jean During,in collaboration with Chahrock Elahi
Translation, Delia Morris