مبحث اول: آفرینش، از نقطه ایجاد طرح و نقشه اولیه خلقت تا آغاز انبساط جهان
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)
علم معنوی:س
گزارش استاد از خلقت
:علم آکادمیک
فیزیک نوین ذرات
قسمت اول
مقدمه
استاد الهی
از آنجا که به شخصیت و زندگی ظاهری استاد و همینطور آثار و دستاوردهای او، طی مقالاتی با نام «شخصیتهای تاثیر گذار» در همین سایت، پرداخته شده و خواهد شد، از ارائه مجدد آن خودداری می شود و فقط به دو نکته کوتاه که ارتباط مستقیمی با این سری مقالات دارند اکتفا میشود.س نکته اول: کاربرد لقب استاد در سه مورد
س-استاد با مضاف الیه بطور خاص
استاد آواز، استاد نقاشی، استاد فلسفه و مانند آن. این لقب در موارد خاص صحت پیدا می کند. برای مثال، استاد خوانده شدن هنرمندان بزرگی چون شجریان و یا فرشچیان در رشته های موسیقی و نقاشی، استفاده بجا و صحیح از لقب «استاد» می باشد. در اینجا آواز و نقاشی، مضاف الیه می باشند بر کلمه استاد.س
س-استاد با مضاف الیه بطور عام
در برخی کشورهای منطقه، از جمله در ایران، افغانستان، پاکستان و حتی کمی دورتر در هندوستان، از این لقب به وفوراستفاده می شود. برای مثال اگر کسی یک ساز را بخوبی بنوازد، افراد عامی، به آن شخص لقب استاد می دهند. حال آنکه به این لقب، مشخصاتی مرتبط است که به آن معنا می بخشد. این نوع استفاده از لقب «استاد» از نوع عامیانه آنست و به هیچ وجه در یک بررسی معقول و علمی، به صِرف آنکه، شخصی کاری را بخوبی انجام دهد، به او تعلق نمی گیرد. چنین استفاده های بیجایی از این لقب، حرمت آن را خدشه دار ساخته و از ابهت انداخته است.س
س-استاد بدون مضاف الیه بطور خاص الخاص
در مورد نور علی الهی، لقب «استاد» ، یک لقب معنوی می باشد که در آن جهان به او داده اند و این بدان دلیل است که وی در زمینه های بسیاری از جمله، فلسفه، عرفان، موسیقی، دین و علم از نوعی که ما سعی در اثبات آن داریم، در حد استادی کامل می باشند. این یک ادعا نیست بلکه در موارد مختلف، برای مثال در زمینه موسیقی، موسیقیدانان مطرح و بزرگی، آن را مورد تایید قرار داده اند. پس این لقب برای او، بدون مضاف الیه می باشد، از اینرو وی را «استاد الهی» می خوانند.س
نکته دوم: ماموریت استاد الهی
طبق گفته خود استاد الهی، ایشان از طرف مبدا خلقت، مامور کشف اسرار بوده اند. این همان چیزی است که ما سعی در اثبات آن داریم. زیرا معتقدیم او ماموریت خود را تمام و کمال به اتمام رسانده است.س
پیشگفتار:س
از این شماره به بعد، به تدریج به ارائه اساس علوم تلفیقی می پردازیم. این علوم در واقع آموزشهای استاد الهی در مورد ساختار جهان هستی می باشند که از طریق علوم آکادمیکی چون، ژنتیک، فیزیک ذرات و بیولوژی تشریح و مدلل شده اند. از فیزیک ذرات برای تشریح علمی آفرینش، از نقطه آغازین خلقت، خیلی قبل از بیگ بنگ (انفجار بزرگ)، و از علوم بیولوژی و ژنتیک، برای تشریح حیات در سیاره زمین استفاده شده است.س
در این رابطه، بعد از مطالعات عمیق آثار استاد الهی به مدت بیش از یک ربع قرن، در آنها حقایقی را یافتم که در درازای سالیان طولانی در مطالعه ادیان و عرفانهای برخاسته از آنها و همینطور مکاتب فلسفی گوناگون، بدان دست نیافته بودم. او بسادگی جواب همه سئولات بی پاسخ مرا داده بود. برای من، یک نکته جاذب دیگر در آثار او، این واقعیت بود که، عدم خشکه گرائی در جای جای تعالیمش موج می زد و حقیقت را تنها در محدوده یک جریان فکری ویژه نمی دید. او معتقد بود: س
س"هرکس بگوید فقط من حق می گویم، از او دوری کنید، زیرا این امر بدان مفهوم است که خود او حقیقت را نیافته است".س
تاکید بر حقوقِ نه تنها انسان، بلکه جماد و گیاه و حیوان نیز از جاذبه های دیگر جهان بینی استاد، در رابطه با ساختار جهان هستی
و مقوله سیرکمال
بود.س و اما پاسخ به این سوال که به چه علت مبادرت به تهیه و ارائه علوم تلفیقی او ورزیدم، بنابر دلایلی خاص، فعلن سر به مُهر خواهد ماند. با این حال، به کلامی کوتاه می توان گفت، در هر حال این امر بر عهده من نهاده شده بود. اما اینکه چگونه این کار را به انجام رساندم، ممکن است برای برخی، جالب باشد.س
رشته های تحصیلی من، ارتباطی به بیولوژی نداشت و من زمانی که تصمیم به این امر گرفتم، متوجه شدم که برای تشریح واقعیات آموزش های استاد ، که طی سالها مطالعه و تحقیق و تدقیق و بررسی در آثار او کسب شده بود، با استفاده از علوم آکادمیک ، ابتدا و بیش از هر علم دیگر، به زیست شناسی احتیاج است، زیرا تشریح بخش هایی از تعالیم او، برای مثال ارتباط روح و جسم، فقط از طریق این علم امکان پذیر است . از اینرو به مدت بیش از پنج هزار ساعت به فراگیری بیولوژی مشغول شدم ، اما در انتها متوجه شدم که هنوز حداقل به دو علم آکادمیک دیگر نیاز است، ژنتیک و فیزیک ذرات. برای یادگیری این دو نیز، حدود هزار ساعت وقت صرف نمودم. در انتها، مشکل دیگر آن بود که چگونه این دو علم، یعنی آموزشهای استاد الهی و علوم آکادمیک را درهم آمیخته، نتیجه را به نحو قابل قبولی ارائه دهم. برآیند کار در اولین قدم، دو کتاب «زیست شناسی بعد دوم»
با استفاده از بیولوژی و ژنتیک، و «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات»
بود که در این دومی، از فیزیک ذرات استفاده شده است و نتیجه کار در واقع ارائه فیزیک ذرات و بیولوژی نوینی بود که در اصول و چهارچوب منطق، اشکالات فیزیک ذرات و بیولوژی رایج را بر طرف نموده بود، و همینطور کتاب دیگری[ح] که به زبان آلمانی می باشد و آمیخته ای است از هر دو کتاب مذکور. این کتابهای تحقیقاتی را می توان ریفرنس همه کتابهایی دانست که پس از آن دو، به رشته تحریر درآوردم.س
قبل از پرداختن به اساس این تحقیقات، باید به یاد داشت که ما در جهانی زندگی می کنیم که نظریات جدید، به سهولت در مجامع علمی جهان پذیرفته نمی شوند، کما اینکه نظریه نسبیت آلبرت آینشتاین در همان زمان نیز هرگز توسط بسیاری از فیزیکدانان برجسته، مورد پذیرش واقع نشد. دوم آنکه من از آن علمی استفاده نموده ام که هنگام تهیه این تحقیقات، رایج بوده است، زیرا ممکن است طی چند سال آینده ، مطالب بیشتری کشف شوند، اما در حال، حقیقت مربوط به بعد معنوی آن، همواره ثابت خواهد ماند.س
مطلب دیگر آنکه، من به هیچ عنوان ادعای ارائه یک کار بی نقص و تمام عیار را ندارم و مطمئن هستم نسلهای آینده، کارهای تحقیقاتی پر ارزشی را به انجام خواهند رساند. آنچه در مقالات، نوشته ها و کتب من می خوانید، از عقل من و از فکر من تراوش کرده است و مطابق با سطح معلومات محدود من می باشد و نه بیشتر. از آن گذشته، فرموله نمودن مشاهدات معنوی با استفاده از علوم آکادمیک، کاریست بسیار مشکل، زیرا آنچه هر لحظه در حال رخداد است، بیش از آنکه تصور شود، به هم تنیده، پیچیده و غامض است، زیرا همه پدیده ها، در همه پهنه هستی با یکدیگر مرتبط می باشند.س
در این ارتباط باید بگویم که بدون گشوده شدن دریچه های تحقیقات، از سوی استاد الهی، در هر دو بعد مادی و معنوی، ادامه کار و به پایان بردن آن غیرممکن بود.س
برخی مفاهیم مورد استفاده
از آنجا که قرار است علوم تلفیقی استاد الهی
را از ابتدای به ساکن، یعنی از اولین حرکت در ایجاد خلقت آغاز نماییم، و از طرف دیگر برای اثبات علمی این امر به فیزیک ذرات نیاز است، ابتدا به تشریح ساده و قابل فهم چند مفهوم لازم از این علم می پردازیم.س ضمنن باید یادآور شد که این بخش، برگرفته از کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات»
می باشد و تفاسیر بطور کلمه به کلمه با تفاسیر ارائه شده در آن کتاب یکسان نیست.س
فیزیک نوین ذرات
بخش دوم نام کتاب مورد بحث، «فیزیک نوین ذرات»
است زیرا با استفاده از المنتهای مورد استفاده فیزیک ذرات (پارتیکل فیزیک) ، فیزیک جدیدی را بنیان گذاشته ام که بر اساس آموزشهای استاد، جوابگوی بسیاری از مشکلاتی است که هنوز علم، به ویژه فیزیک ذرات، برای آن پاسخی نیافته است و درست به همین دلیل است که دانشمندان معتقدند که این شاخه از فیزیک، جوابگوی ساختار خلقت نیست و به قول آلبرت آینشتاین: " ما را حتی قدمی به سوی خدا نزدیک نمی سازد"
. به عبارت ساده تر، فیزیکی را که من بر اساس آموزشهای استاد و با کمک وی در ارتباط با ایجاد دریچه هایی برای مشاهده پدیده ها، پایه گذاشته و تشریح نموده ام، این نقص را ندارد. در این ارتباط نباید فراموش کرد که برخی از تئوری های این علم در حد فرضیه باقی مانده و هنوز اثبات نشده اند، از جمله میدان هیگز، هیگز-بوزون و گراویتون. این در حالی است که فیزیک ارائه داده شده در این کتاب، دارای چهارچوب منطقی و قابل قبولی می باشد که قادر است نحوه ایجاد جهان هستی را توضیح دهد. اثبات جزئیات، بر عهده نسل های جدیدی از دانشجویان دانشگاه سیرکمال استاد الهی
می باشد که مورد تایید او باشند.س بر طبق آنچه گفته شد، قسمت دوم نام این کتاب ، «فیزیک نوین ذرات»
تعیین شد. س
در این سری مقالات، به معادلات علمی آن کتاب نخواهیم پرداخت، زیرا در آنصورت مطلب فقط برای متخصصین قابل استفاده خواهد بود. در اینجا به نکات علمی، با زبانی ساده تر اشاره خواهد شد.س
در حال حاضر به علت بُعد اقتصادی مسئله، این کتاب و کتابهای دیگر هنوز بچاپ نرسیده اند. پس از رفع این معضل و چاپ این کتاب، اشخاصی که مایل به کسب اطلاعات علمی خالص در این مورد هستند، می توانند به بخش پنجم کتاب مراجعه نمایند.س
چند مفهوم ساده
کوانتم
بطور کلی یک کوانتم در فیزیک به مفهوم کوچکترین ذره که قابل تقسیم نباشد می باشد. برای ما کوانتم به معنای حالتی است که در آن، سیالیت در حد بسیار زیادی نمود میکند، طوری که ماده و یا انرژی بودن، در حالتی بینابین قرار دارد. به عبارت ساده تر، با کوچکترین تغییر، برای مثال در محیط اطراف، کمی ماده به انرژی و یا کمی انرژی به ماده تبدیل می شود. ولی در شرایط متعارف، مرزبندی مشخصی برای ماده و انرژی وجود ندارد.س
ماهیت
اولین خلقت که در حکم یگانه هسته اولیه، دارای همه آنچه برای ایجاد درخت تنومند خلقت لازم است ، بوده است. مبدا خلقت دانش و نفس[ن]
را در اختیار ماهیت قرار می دهد. دانش به مفهوم علم لازم برای ایجاد دومین مخلوق و نفس[ن]
به مفهوم نیرویی تاریک و بس عظیم است که توانایی ایستادگی در مقابل ماهیت را دارد. در آن سطح و در آن زمان و برای ماهیت، نفس به مفهوم جهان ظلمت و تاریکی است. برای ما انسانها، نفس به مفهوم اثرات جهان تاریکی است. ماهیت را می توان اولین سر سلسله سیستم عظیم علت و معلول، و الکترون را می توان تکثر هولوگرافیک وجود ماهیت دانست.س
در طول تشریح گزارش استاد از مشاهده نحوه ایجاد خلقت، و بعد از آن در تلفیق علوم، به دقت به همه زوایای این مطلب خواهیم پرداخت.س
فرمیون ها
در جدول استاندارد ذرات زیراتمی، به دوازده پارتیکل برمی خوریم که شش عدد آن کوارک و شش عدد دیگر آن، لپتون نام دارند. در فیزیک ذرات، تفاوت مابین این دو گروه در جرم و بار الکتریکی آنها می باشد. الکترون جزو گروه لپتون ها محسوب می شود.س
برای ما در تشریح خلقت، همه این ذرات، سنگ بنای اصلی خلقت هستند و یکی پس از دیگری ایجاد شده اند. الکترون در واقع بازتابی از وجود ماهیت می باشد و باقی فرمیون ها بازتابی از مخلوقات مابعد ماهیت و هرکدام از این یازده فرمیون، مسئول ایجاد بخشی از ساختار خلقت جهان هستی مادی تابع علت و معلول می باشند. اما الکترون که دوازده فرمیون را تکمیل می کند، در همه جای خلقت وجود دارد.س
بوزون ها
ذراتی هستند برای انتقال انرژی. برای مثال چهار نیروی پایه ای مورد نظر فیزیک ذرات، از طریق نوعی از بوزونها انتقال می یابند. این نیروها، با زبانی ساده بدین قرار می باشند:س
س-نیروی هسته ای قوی از طریق گلئون ها
س-نیروی هسته ای ضعیف از طریق زد-بوزون[1]
و دبلیو-بوزون[2]س
س-الکترومغناطیس از طریق فوتون
س-و نیروی گرانش توسط گراویتون های فرضی
زمان، مکان، حرکت و سرعت
در اینجا تعریف ساده ای که ما برای زمان ارائه می دهیم بدین قرار است:س
" فاصله مابین دو حادثه "
به عقربه ثانیه شمار یک ساعت آنالوگ نگاه کنید. تاخیر بین یک ضربه با ضربه مابعد، دارای یک فاصله می باشد. این فاصله را یک ثانیه نام نهاده اند و معرف بخشی از چیزی است که زمان نام دارد. س
با درک مطلب فوق، بسادگی درمی یابیم که برای اندازه گیری زمان، احتیاج به ماده است. این ماده در این مثال، عقربه های فلزی یا پلاستیکی ساعت می باشد. حال مطلب را کمی عمیق تر مورد بررسی قرار می دهیم. فرض کنید ماده وجود نداشته باشد. در این حال، حادثه ای هم موجود نیست که فاصله ایجاد کند. پس زمان، کاملن به ماده وابسته است و ماده، مکان را بوجود می آورد. بطور خلاصه: " زمان بطور کامل، به مکان وابسته است". اما باید یک نکته مهم را در نظر داشت و آن اینکه، تا زمانیکه انسان در قید بدن عنصری خود می باشد، بطور دائم و بی وقفه، بیش از هر نقطه دیگر، از طریق روان خود، درگیر توالی حوادث می باشد و آن را حس می کند. حتی در یک روز آفتابی در تعطیلات تابستانی در کنار دریا نیز ، با آنکه ملزم به انجام کار بخصوصی نیستید، اما بعلت آنکه بدن شما که در واقع یک سیستم گیرنده و فرستنده می باشد، دائمن در معرض هجوم اطلاعات محیط قرار دارد، زمان را حس می کنید، اما به محض آنکه بعد از مرگ، از قید بدن فیزیکی خود رها شوید، چون با آن سیستم پیام رسانی مرتبط نمی باشید، زمان برای شما وجود نخواهد داشت، گرچه در برزخ نیز حوادث موجود می باشند. از اینرو می توان گفته که محسوس بودن زمان، بعلت وجود روان می باشد و روان بدون جسم عنصری موجود نیست.س
س«روان»
در جای خود، در سری مقالات مبحث دوم، مورد بحث عمیق تر قرار خواهد گرفت. س
سیستم
در اینجا، یک سیستم را چنین تعریف می کنیم:س
س"مجموعه ای از یک یا چند ابزار فعال که در هماهنگی با یکدیگر، از یک یا چند ورودی[م]
مشخص، یک یا چند خروجی[س] ویژه را ایجاد می کنند."
این ابزار و همینطور ورودی و خروجی ها می توانند مادی و یا غیر مادی باشند.س
حرکت جوهری
طبق تعالیم استاد الهی، هر موجود، حتی خود خدا، دارای حرکت جوهری می باشد. من این حرکت را همه فعل و انفعالاتی می دانم که دائمن بر یک سیستم و یا از یک سیستم و یا در درون آن سیستم جریان دارد. همه نوع حرکت که به تصور انسان بگنجد، از حرکت جوهری ناشی می شود. خود حرکت جوهری، مربوط می شود به فعل و انفعالات درونی یک سیستم، اما هیچ سیستمی وجود ندارد که در حال برهم کنش با دیگر سیستمها نباشد.س
در مورد مثال فوق، وقتی ماده وجود داشته باشد، حرکت نیز موجود است و چون حرکت، حادثه را ایجاد می کند، از اینرو زمان نیز موجود است. حال سوال این است، آیا می شود مکان را کوچک کرد؟ جواب آنست که از نظر علمی، خیر، مکانِ ایجاد شده ثابت است، ولی از نظر تکنیکی می توان با خُرد و کوچک کردن توالی حادثه ها، این عمل را به انجام رساند. این بدان مفهوم است که فاصله دو ضربه عقربه ثانیه شمار را به هزار حادثه تقسیم کنیم. اگر موفق شدیم فاصله دو ضربه اولیه را به اندازه فاصله دو حادثه کوچکتر اندازه بگیریم، در عمل به پدیده «سرعت»
دست یافته ایم. با زبان ساده تر : س
س" سرعت، عامل کوتاه کردن فاصله دو حادثه است".س
نتیجه آنکه، سرعت بستگی تام به حرکت دارد و حرکت نیز ناشی از ماده است و ماده مکان را بوجود می آورد. از اینرو ، مکان، زمان، حرکت و سرعت ، به هم تنیده و از هم متاثر می باشند.س
نسبیت
در مثال فوق، اگر فاصله مابین دو ضربه ثانیه شمار را به هزار حادثه کوچکتر تقسیم کنیم و سپس فاصله بین دو حادثه کوچکتر را بررسی کنیم چه خواهیم یافت؟ جواب آنست که باز هم زمان را خواهیم یافت که نه کوچک است و نه بزرگ. اما اگر در مقایسه با دو ضربه اولیه، دو ضربه ثانویه را بررسی کنیم ، می توانیم بگوییم، زمان (فاصله بین دو حادثه) هزار بار کوچکتر شده است. این امر در بررسی همه پدیده ها قابل ردیابی است. به این امر «نسبیت»
گفته می شود. با زبانی ساده:س
گربه شیر است در مقابل موش، لیکن موش است در مقابل شیر!"سس"
تفاوت خلقت با ایجاد (یا تولید)س
در بررسی و تفسیر گزارش استاد الهی
از نحوه خلقت، به این نتیجه کلی خواهیم رسید که خلقت فقط یکبار، آنهم قبل از ایجاد حتی ماهیت، در قالب نقشه و طرح کامل اولیه، بوسیله خود خدا، به انجام رسید و نحوه ایجاد آن، به عنوان دانش، در اختیار ماهیت قرار گرفت. با این وصف، ماهیت را می توان به عنوان مجری شکل گیری خلقت در نظر گرفت. گذشته از آن، روح های ملکوتی، همیشه مستقیمن از جانب مبدا خلقت خلق می شوند و ماهیت در این امر تاثیر و دخالتی ندارد. به کوتاه کلام، خلقت، مخصوص خداست و ایجاد و تولید، کار ماهیت در قدم اول و یاران ماهیت در قدمهای بعد.س
نتیجه کلی
در مشاهدات معنوی، فاصله مابین حوادث، چندین میلیون بار کوتاه می شود تا اطلاعات مورد نظر، قابل انتقال شوند. در این ارتباط، قدرت روح ناظر(مشاهده کننده) بسیار مؤثر است. درست به همین دلیل است که در گزارش مشاهدات استاد الهی، از کلمه لحظه استفاده می شود، حال آنکه مقصود، ده ها، بلکه صدها میلیون سال زمینی است. ش پایان قسمت اول
........................................................
لغات متن
«Biologie der Quantendimension» [ح]
Z-Boson[1]
W-Boson[2]
Input[م]
Nafs[ن]
Output[س]
........................................................
مطالب قسمت دوم:س
س-شرح مشاهده ایجاد خلقت توسط استاد الهی
س-تفسیر متن و استخراج قوانین و اصول از این گزارش
س-نتیجه کلی از این گزارش
........................................................
شناسنامه این مقاله
تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
منابع:س
س-آثار استاد الهی
س-عمده تفاسیر از کتاب «دانشگاه سیرکمال استاد الهی»،«آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات»، نویسنده فرامرز تابش
............................................................................................................................
کد ویژه مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان:س
OstadElahi_FaramarzTabesh_Ug,l jgtdrd-lfpe h,gÖshojhv üihk isjd-Htvdka-rskj h,g
...............................................................................................................
در یوتوب
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله.
کلیک
کنید.س