س
" وقتی برای اولین بار موسیقی استاد را شنیدم، از نظر جسمانی و روانی سخت بیمار بودم. با این وجود، حال خوشی احساس کردم و نیرویی شدید و ناگهانی تمام وجودم را انباشت. این نیرو به حدی بود که از صندلی ام به جلو پرتاب شدم. پدر من استاد موسیقی ایرانی بود و من بخوبی موسیقی سنتی را می شناختم. اما آنچه آن لحظه می شنیدم، شبیه به هیچ چیزی که تا آن موقع به عنوان موسیقی می شناختم نبود. از استاد پرسیدم این چه نوع موسیقی است؟ او جواب داد:س
آنرا یک موسیقی ملکوتی بدان، پدر تو روح بزرگی داشت و هر وقت من برایش می زدم، از چشمانش اشک فرو می ریخت و احساس غم عمیقی به او دست می داد. او اغلب ، سیرهای واقعی از عالم معنا داشت.س
پدر من احترام زیادی برای استاد قائل بود و همیشه درباره استاد با مادرم صحبت می کرد.س
اولین باری که من آهنگ شیخ امیری را شنیدم، چنان منقلب شدم که استاد آهنگ را قطع کرد و قطعه ای دیگر نواخت. پیش می آمد که حالت او در هنگام نواختن قطعات مختلف تغییر می کرد. می گفت هر یک از این آهنگها در ارتباط با طبقات مختلف آسمان است. موسیقی او برای من منبع شادی و شعفی غیرقابل وصف بود، و این حالت تا چند ساعت بعد از موسیقی او، ادامه می یافت."
(ژان دورینگ - روح نغمات- صفحات ۱۴۵ و ۱۴۶)س
در کتاب نامبرده شده فوق، دورینگ نقل قولهای دیگری از افراد مختلف در مورد موسیقی استاد الهی بازتاب داده است . از این میان در این مقاله تنها به یک مورد دیگر می پردازیم. به خوانندگانی که طالب کسب اطلاعاتی کامل در این مورد می باشند توصیه می شود به کتاب مذکور مراجعه نمایند.س
این نقل قول مربوط می شود به یک خانم فرانسوی با نام اختصاری د. الف. که در یکی از مجالس ذکر استاد الهی شرکت داشته است.س
س
" اولین باری که من تنبور استاد را شنیدم، پائیز سال ۱۳۴۱ بود. با این که اصل و فرهنگ من فرانسوی است، اما این موسیقی فورن تاثیر عمیقی روی من گذاشت. موسیقی او به نظرم درهم پیچیده و بشدت متراکم می رسید و در من پژواکی ایجاد کرد که هنوز هم نمی توانم آن را تجزیه و تحلیل کنم. من با اینکه نسبت به معنویت کاملن بی اطلاع بودم، ولی با این همه این موسیقی را مثل یک مائده بهشتی می چشیدم. هر بار که می دیدم استاد سازش را برداشته، تمام بدنم به ارتعاش می آمد. این موسیقی باعث می شد که مفاهیم عظیم ، و اول از همه، مفهوم خداوند را کشف کنم. موسیقی او مرا واداشت تا از نزدیک ، اگر بشود گفت به وسیله روح ، مفهوم «معجزه» را درک کنم. این موسیقی قدرت خاصی روی من داشت. من خود را رها می کردم تا مرا با خود ببرد. استاد میگفت: تنبور حرف می زند، به آن گوش بدهید. من به آن گوش میدادم و با اینکه در مورد موسیقی تبحر و دانش نداشتم، زبان آن را می فهمیدم. این ساز از عظمت خدا، و از کوچکی من سخن می گفت."
(ژان دورینگ - روح نغمات- صفحات ۱۴۸)س
س
-رقص مولوی با طنبور استاد
مولانا جلالدین محمد بلخی (رومی) شاعر و عارف مشهور قرن هفتم هجری قمری می باشد که آوازه شخصیت و دیوان اشعار او عالم گیر است و حتی در جهان غرب نیز کمتر کسی است که او را نشناسد. گذشته از عرفان وی که در اشعار او جلوه گر می باشد. رقص سماع وی هنوز هم عده زیادی از دراویش وی را مشغول خود ساخته و هر ساله هزاران توریست را به قونیه می کشاند تا شاهد این رقص عرفانی باشند.
س
تولد مولوی را به سال ۶۰۴ و رحلت او را ۶۷۲هجری قمری ثبت نموده اند اما این زمان دقیق نیست و وی بیش از هشتاد سال زندگی نموده است. در هر حال در همه اسنادی که در مورد زندگی و حالات روحی وی بجا مانده است، به امر سماع وی در حالتهای جذبه عشق الهی اشاره شده است. گویا وی این حالات عاشقانه عرفانی را تا اواخر عمر پر بار خود نیز حفظ نموده است.س
استاد الهی در مورد گفتگویی که در بُعدی غیر مادی، در عالم معنا، با مولانا داشته است چنین می گوید:س
س " یک وقت از مولانا پرسیدم، کیفیت رقصت را برایم بگو که چگونه در هشتاد سالگی آنچنان جست و خیز می کردی؟ جواب داد: « طنبورتان را بزنید تا ببینید چطور رقص می کنم » . گفتم: مگر تو هم طنبور مرا می شناسی؟ جواب داد: « من همیشه به آن گوش می دهم ». "
(آثار الحق اول. گفتار ۱۹۸۱ )
س
در اینجا باید به یک نکته مهم توجه داشت و آن اینکه مولوی بیش از هشت قرن پیش از دنیا رفته است، حال آنکه استاد الهی ۴۴ سال پیش رحلت نمود. از اینرو می توان پی برد که این دیدار در عالمی دیگر رخ داده است. از این نوع وقایع و ملاقاتهای معنوی در ابعاد دیگر، در همه ادیان و شاخه های عرفان حقیقی، گزارشات متعددی در دست می باشند.س
برای حسن ختام این مقاله مختصر، نظر خوانندگان را به یک گفتار از استاد در مورد تنبورنوازی خود ایشان، جلب می نمایم.س
س
" قطعات طنبوری که من میزنم، شاهکار هنری و عرفانی و معنوی هر سه در آنها هست. مگر جهان دیگر بیاید و نورعلی دیگر بیاید تا این قطعات را بنوازد. "
(استاد الهی -آثار الحق ۱، گفتار ۲۰۳۱ )س
پایان قسمت آخر
....................................................................
لغات متن:س
[1](choreograph)س
[2] (Maurice Béjart)س