به نام تو و به یاد تو
با ترانه...................س
!قصه کودکی آغاز خواهد شد
ساده ترین لباسم را بر تن خواهم کرد
سازدهنیم را بر خواهم داشت
پاهایم رابرهنه خواهم کرد
وساده ترین ترانه ام راخواهم خواند
امشب به بهانه با تو بودن دوباره کودک میشوم..........س
فرفره های رنگی کودکیمان یادت هست ؟س
آن ها رابا باد می رقصانم
با پا های برهنه در کوچه ها می دوم
وبا ساز دهنی ام برای تو می نوازم
بادبادک های سفید وآبی را به آسمان می فرستم............س
و قهقهه می زنیم
من خنده تو را می بینم و
آرام می شوم.........س
به آنان که خاطرات را می بوسند و می روند
صبورا !س
خسته به درگاهت می آیم
وبه قدر تمام گریه های شبانه ام ...... می خوانم
وچه بی اندازه درد دارد .................. وجودم
کودک لجبازدلم پای بر زمین می کوبد
تو را می خواهد که با تو از شب بگوید
که از نهایت تنهایی
که از نهایت رنج
که از نهایت اندوه ........... با تو بگوید
مهربانا !س
من پر از زمزمه های غمم
روبه رویت می نشینم
سجاده ای از زمان را می گسترانم
تمام لحظه های پر از اشک و انتظارم نثاردستهایت
که شب سکوت نگاه توست
و روز یادمان نبودنت
دوستت دارم ................ که تمام توام در خودم
وبه چشمهایت که اولین و آخرین پناهگاهم است بوسه ای می نهم ......س
هجرانی
صدای کلون در برخاست
مثل ضربه های ساعت،س
که دقیقه ها را آخرین انسان ها به دوش می کشند.س
مثل دیدگانی که ازپنجره به کوچه می نگرد
و نگاهش « انشاء انتظار » است....
مثل کودک هراسان
که چشمان اشک آلودش بدرقه آخرین قدم های مادر است.س
به باورچله نشینی ..... س
صدای در« پایان غزل بی تو بودن » است.س
مادری که باز می گردد
انتظاری که بسر می آید
و قصیده « هجرانی » که پا یا ن می پذیرد........س
سکوت شبا نه ماهی ها
بوی خوب باران
صندوقچه خا طرات کودکی
عصرهای گرم تابستان
قصه های مادر بزرگ
تق تق عصای پدر بزرگ
پشت دستی های مادر
تنهایی های پدر
همه وهمه را در چشمهایت به امانت گذاشتم
پایانی زیبا برای تمام دلخوشی هایی که تو حاکم آنها شدی
:منبع
قطعات ادبی و اشعار خانم ندا افسری
آلمان ۲۰۱۸
fi khl j, , fi dhn j, :کد آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان