هندوئیس: آثارمکتب ودانتای عاری از ثنویت

       شانکارا و آثار مکتب ودانتای عاری از ثنویت                                                                              اندیشه آنلاین/آلمان/شماره هفدهم/فصل تابستان  
Shankara and Advaita  

مقاله های موسیقی

قطعات موسیقی تنبور- قسمت اول- 
قطعه شیخ امیری

و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های سیرکمال

زندگی های متوالی-قسمت اول-
تناسخ یا سیر صعودی-قسمت اول-
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های جهان هستی

       دوالیسم-قسمت اول -
او و ما -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های علمی

       IPv6  -
حیات در خورشید -
حیات در فضا -
فیزیک ذرات و مکانیک کوانتم-قسمت اول -
آیا می دانستید؟ -
هک و هکر- قسمت اول -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید


مقاله های هنری

      مودلیانی  -
فرشهای موزه ای -
نقاشی رئالیسم -
رقصهای فولکلوریک ایران -
و مطالبی دیگر

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید
 
داریوش شایگان

روز بیست و دوم مارچ ۲۰۱۸ از خبرگزاریهای معتبر ، با کمال تاسف خبر رحلت داریوش شایگان پخش شد. شایگان در ۱۳ بهمن ۱۳۱۳ در شهر زیبای تبریز چشم به جهان گشود و در تاریخ دوم فروردین ۱۳۹۷ مصادف با بیست و دوم مارچ ۲۰۱۸ در تهران چشم از جهان فرو بست. وی بنا بر تعریف همه افرادی که او را از نزدیک می شناختند و با آثار وی آشنا بودند، یک هندشناس و فیلسوف معاصر ایرانی بود. بیشتر آثار شایگان به زبان فرانسه بوده است. از اینرو وی را میتوان کارشناس در زمینه مکاتب فلسفی برخاسته از دین هندو دانست. گفته می شود، داریوش شایگان یکی از فیلسوفانی بود که نوشته های وی به فرانسهٔ ، در کتاب‌های درسی فرانسه چاپ می‌شود. از آثار معتبر وی می توان به کتابهای«ادیان و مکتبهای فلسفی هند» در دو جلد و «آیین هندو و عرفان اسلامی » اشاره نمود. س
از آنجا که تهیه مقالات شماره هفدهم فصلنامه اندیشه آنلاین، با مرگ این فیلسوف ارزنده ایرانی مصادف شد، تصمیم گرفتیم قسمتی از یکی از آثار وی را در این بخش بصورت یک مقاله مستقل انتشار دهیم. یادش گرامی باد. س

استاد شانکارا
آثار مکتب ودانتای عاری از ثنویت[1] س
پیش از آنکه به تفسیر مکتب شانکارا و چهار بانی دیگر ودانتا بپردازیم شایسته است شرح مختصری از تصنیفات مهم این مکتب ذکر کنیم. قدیمی ترین تفسیری که از رسالۀ « براهماسوترا » در دسترس ماست تفسیری است که شانکارا بر آن نگاشته است. این تفسیر ارزنده بی گمان یکی از شاهکارهای ادبیات فلسفی جهان است و چه از لحاظ قدرت بیان و رسائی عبارات، چه از لحاظ شیوۀ نگارش و تعادل لفظ و معنی ، منشا سرشار الهام رسالات بسیاری بوده است که طی قرون متمادی آئین ودانتا را تکمیل کرده و بدان جلا وشکوهی خاص بخشیده اند.س
س« آناندا گیری[2] که مرید شانکارا بود تفسیری بر تفسیر استاد خود تحریر کرد که به «نیایا نیرنایا» [3] معروف است. س« واچاسپاتی میشرا»[4] (قرن نهم میلادی) که تفسیر جامع او دربارۀ مکتب سانکهیا مذکور شد، حاشیه ای بر تفسیر شانکارا نگاشت که به « پادماپادا» [5] تفسیری انشاء کرد که به « پامنچا پادیکا»[6] مشهور است.س
آثاری که از مکتب شانکارا بوجود آمد بسیار مفصل است و ذکر کلیۀ آنان در این مختَصر نمی گنجد. در پایان می توان از رسالۀ س«وادانتا پاریباشا» [7] اثر « دارما راجا» [8] ( قرن هفدهم) که بیشتر مربوط به مبحث شناخت است و رسالۀ کوچک « ودانتا سارا» [9] اثر « ساداناندا»[10] ( نیمۀ اول قرن شانزدهم ) که مخلوطی از ودانتا و عقاید سانکهیات است و رسالۀ «پانچاداشی» که منسوب به «ویدیارانیا» است و رسالۀ کوچک « امتیاز بین شاهد و مشهود» [11] که هم به « بهاراتی تیرتا»[12] منسوب است و هم به شانکارا و«ویدیا رانیا »یعنی مؤلف « پانچاداشی» نام برد.س»

استاد شانکارا[13] س
مفسران علمداران بزرگ مکتب ودانتا چنانکه قبلن ذکر شد عبارت بوده اند از شانکارا، « رامانوجا» «نیم بارکا» ، « مادهورا» و     س« والابا» . بین این پنج، شانکارا و رامانوجا از سایرین مهمتر هستند و بین این دوی اخیر شانکارا دارای مقام بالاتر و ممتازتری است، به نحوی که پاره ای را عقیده براینست که مکتب و دانتا معادل همان آئینی است که شانکارا ابداع کرده است.س
هیچ نامی چون اسم « شانکارا» در تاریخ فلسفۀ برهمنی بهتر شناخته نشده است و هیچ آئینی چون آئین او در تفکر هندو به طور عمومی ، منشا نفوذ و الهام نبوده است.س
استاد شانکارا گویا در سال ۷۸۸میلادی نزدیک قصبۀ « کالادی»[14] در منطقۀ «مالابار»[15] پا بعرصۀ هستی نهاد. دربارۀ حیات او اطلاعات درستی در دست نیست. زندگی کوتاه او (چون وی در سن ۳۲ سالگی در گذشت) توام با افسانه های اعجاز آمیزی بوده است که ما را بیاد قهرمانان بزرگ اساطیری می اندازد.س
شرح حال نویسان او داد سخن دربارۀ کرامات او داده اند و حتی او را یکی از مظاهر شیوا دانسته اند. افسانه های دیگر او را فرزند شیوا معرفی می کنند. گویا شیوا به نحو معجزه آسائی او را بوجود آورد و وی از بدو کودکی به کلیۀ علوم نظری و یقینی آشنائی کامل داشت و صاحب کرامات بسیار بود، حتی رودخانه ای را از مسیر خود تغییر داد و آنرا جلوی آستانۀ خانۀ مادرش آورد تا زحمت رفتن به لب آب به مادرش تحمیل نشود. نکته ای که در سیرت این مرتاض خلل ناپذیر پیش از هر چیز در انسان تاثیر می کند و معرف سرشت مهربان و طبع لطیف اوست اینست که شانکارا به مادرش مهر زیاد می ورزید و او را سخت گرامی می داشت، هنگامی که مادرش در گذشت شانکارا با وصف اینکه مرتاضی گوشه گیر و خلوت گزین بود و طبق سنت خلوت گزینان[16] نمی بایستی که در مراسم تشییع و ترحیم شرکت جوید معذ لک این قاعدۀ مقدس را زیر پای نهاد و در مراسم سوگواری شرکت کرد و در نتیجه غضب همگنانش را علیه خویش برانگیخت.س
شانکارا یکی از بانیان بزرگ مکتب ودانتا و از مروجین و مدافعین راسخ آئین یکتا پرستی مطلق عاری از ثنویت است. وی در سراسر کشور هند سفری توام با پیروزی کرد و برای مبارزه با بودائیان و ثنویت پرستان به قیام برخاست و یا مناظرات و مجادلات و براهمین محکم خویش ، عقاید و آرای آنها را در هم کوفت و بر همۀ مخالفین خود غلبه یافت و سپس برای آنکه به آئین خویش بقا، و استمرار جاوید و تزلزل ناپذیری ببخشد، در چهار گوشۀ سر زمین هند چهار مرکز دینی[17] ایجاد کرد که هنوز هم پا برجاست و سران هر یک از این مراکز عنوان شانکارا را دارند. اگر بخواهیم صفات متنوع و قریحه و حکمت نابغه آسای او را دریابیم بایستی گفت که شانکارا را هم حکیم پر مغز و هم فیلسوف جدلی تیز بین و باریک سنج و هم استاد سخن و ادب و هم عارف بلند پایه است که گویا به عالیترین مقامات کشف و شهود ممتاز گردیده و بر کلیۀ علوم نظری زمان خود احاطه کامل داشته است. شانکارا تفسیری بر «براهماسوترا» انشاء کرد که نمونۀ بارز قدرت و تفکر و مهارت وی در زبان فلسفی سانسکریت است. شیوۀ نگارش وی اعتدال و بی تکلفی سخن فصیح و بی پیرایۀ ادبای بزرگ ادبیات «کلاسیک» جهان را داراست. دربارۀ این تفسیر شانکارا ، « الترامار» معتقد است که شانکارا در تفسیر خود سوتراها را زیر پای می نهد و می کوشید تا پاکی و بی آلایشی آئین ابتدائی اوپانیشادها را بیابد.س
س« گات » می گوید:«آئین شانکارا هر چند هم از لحاظ فلسفی با ارزش باشد،هرچند هم ار لحاظ کوششی که وی جهت نظام بخشیدن به اوپانیشادها کرده، دارای اهمیت باشد با وصف این با روحیۀ «سوتراها» بیگانه است.س
شانکارا تفسیری دیگر بر« بها گاوات گیتا » و ده تا از اوپانیشاد های اصیل و کهن نگاشته است که در نوع خود کم نظیر است. وی در ضمن آثار شخصی بسیاری ظاهر ساخته که از میان آنان می توان از «نیم تاج حکمت» و «خویشتن شناسی » [18] و « هزار پند» [19] نام برد. این رسالات در ردیف آثار بدیع معنویت هندو بشمار می آیند.س

لغات متن
[1] (Advaita)
[2] Änandagiri ) )
[3] ( nyäyanirnaya )
[4] Mis’ra ) Väcaspati)
[5] ( Padmapäda)
[6] pancapädika))
[7] ( vedäntaparibhäsä)
[8] Dharmaräja))
[9] ( vedäntasära)
[10] ) sadänanda)
[11] ( drgdrs’ya viveka)
[12] ( Bhärati tirtha)
[13] S’ankaräcärya))
[14] ( Käladi)
[15] Malabar) )
[16] ( samnyäsin )
[17] matha) )
[18] ( ätmabodha )
[19] ( upades’ asahasri)


منبع:س
ادیان و مکتبهای فلسفی هند
داریوش شایگان
h,sjhn ahköhvh_Hehv ,nhkjhd uhvd hc ek,dj:کد آرشیو


..................مقاله های پر خواننده.......................
حجاب اجباری، یک مورد فقهی یا قرآنی؟

پیرامون مسئله حجاب اسلامی، حدود آن و اجباری و یا آزاد بودن انتخاب آن، بحثهای زیادی در حداقل چهار دهه پیش در جریان بوده است. عده ای این مطلب را تنها مخصوص زنان پیامبر و متعلق به صدر اسلام می دانند و عده ای آن را برای زنان مسلمان یک دستور الهی تلقی می کنند که خروج از آن ممکن نیست.س 
در گشت و گذاری در قرآن برای یافتن ریشه و اساس امر حجاب که به نوعی جزو ارکان اصلی اسلام تلقی می شود، به دو آیه از دو سوره مختلف برمی خوریم. در این ارتباط در آیه ۵۹ از سوره احزاب چنین آمده است:س

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹]س
در مورد آیه فوق ، ترجمه ای که در اکثر پایگاه های اطلاعاتی قرآنی آمده کمابیش چنین است:س
س"اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است."  س

روح، علم یا خرافه؟ 


آزمایش توکیو
در نیمه سال ۲۰۱۰ میلادی محققین ژاپنی دست به آزمایشی زدند که نتایج جالب توجه و حیرت انگیزی در پی داشت. این افراد نقشه ایستگاه های قطار شهری توکیو و حومه را تهیه نموده و بر روی هر ایستگاه بر روی کاغذ، یک قطعه کورن فلکس قرار دادند. در ادامه کار این افراد فقط قطعه کورن فلکسی که بر روی نام شهر توکیو قرار گرفته بود را با قارچ و یا کپک مخاطی آغشته نمودند. این صفحه کاغذی که نقشه ایستگاه های ترن و بر روی آنها قطعات کورن فلکس قرار داشت بوسیله دوربینهای فیلمبرداری قوی تحت نظر قرار گرفته شد و همه آنچه رخ داد فیلمبرداری شد. در انتها، نتیجه کار حیرت آور بود زیرا قارچ مخاطی، بدنبال یافتن غدا، خود را بر روی صفحه کاغذ، درست در جهت و بسوی قطعات کورن فلکس گسترش داده بود و با کمی پیشرفت به سوی جهاتی دیگر که به کورن فلکس ختم نمی شد، بزودی مسیر را اصلاح کرده به طرف اصلی یعنی جاییکه غذا قرار داشت تغییر جهت داده بود. س

  س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم

بخشی از دستاوردهای استاد الهی
حداقل در این تمدن حاضر، آنچه تاکنون در باره جهان هستی و انسان و هدف از آفرینش ارائه شده است در بهترین حالت به پازلی شبیه است که قطعات زیادی از آن مفقود شده است و این امر طرح اصلی را چنان مخدوش کرده است که تشخص آن برای جویندگان حقیقت غیر ممکن است. در این راستا، استاد الهی این قطعات گمشده را یافت و برجای اصلی خود نشاند، طرح را بازبینی نمود، خرافات را از حقایق جدا کرد و طرح اصلی و بی پیرایه و عاری از خرافه را ارائه داد. س
باید در نظر داشت این مهم، امریست که در گرو چند عامل تعیین کننده می باشد. س
-اول آنکه شخصی که قادر به ایجاد چنین تغییراتی باشد، باید از تقرب چشمگیری به مبدا خلقت برخوردار باشد.س-
-دوم آنکه قادر و مجاز باشد در بعد معنوی به تحقیقات بپردازد، مشاهدات خود را درک کند و بتواند آنها را در قالبی قابل فهم برای انسان، ارائه دهد.س-
  
س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقی عرفانی آشنا شد و در همان اوان کودکی به یکی از چیره دست ترین تنبورنوازان مبدل گشت. در همان سالها و دوران بعد، وی به یادگیری و نواختن سازهای دیگر ، از جمله تار ، سه تار ، ویلون ، دف و نی نیز مبادرت ورزید. س
استاد در دستگاه قضایی ایران به شغل قضاوت در دادگستری اشتغال داشت. وی در تمام عمر خود، از جمله به مطالعه در امور ادیان و مذاهب و عرفان برخاسته از این ادیان مشغول بود. این امر همراه با کشفیات معنوی وی در اثر ریاضات ممتد که بخشی از آن زیر نظر استاد و پدرش به انجام رسیده بود، مایه کار بزرگی شد که او در زمانهای بعد آن را جوهرکشی ادیان نامید. س
..................و همچنین.......................
Share by: