مذهب کاتولیک و مذهب پروتستان: تفاوت در چیست؟
(بخش دوم)
موضوع اصلی: منبع استخراج اعتقادات
در بخش نخست از این مبحث، این سؤال را مطرح کردیم که تفاوت مذهب کاتولیک و پروتستان در چه نکاتی است. این سؤالی است که بسیاری از هم میهنان ما مطرح میسازند. در آن مقاله، بطور اجمالی گفتیم که تفاوت مهم و تعیین کننده در این سؤال است که مسیحیان، اصول اعتقادی و عبادی خود را از کدام منبع و مرجع استخراج میکنند؟ همۀ تفاوتها از همین امر ناشی میشود. گفتیم که کاتولیکها (و نیز ارتودوکسها) اعتقادات و آیینهای عبادی خود را از سه منبع اخذ میکنند: ۱) کتاب مقدس؛ ۲) سنت رسولان و پدران کلیسا؛ ۳) مصوبات شوراهای بین الکلیسایی. به بیانی ساده تر، چنانچه اعتقادی در خود کتاب مقدس یافت نشد، به نوشته های پدران کلیسا (همان «سنت») مراجعه میکنند، و چنانچه اعتقادی را نتوان در این دو منبع یافت، شورایی متشکل از همۀ اسقفان در سرتاسر جهان تشکیل میشود تا بر اساس روح کتب مقدس و نوشتههای پدران، تصمیمی مقتضی اخذ شود.س
یک نمونۀ امروزی
در این مورد، نمونۀ «سقط جنین» را آوردیم. در کتاب مقدس (یعنی مجموعۀ تورات موسی، زبور داوود، نوشته های انبیای یهود، و نیز انجیلهای چهارگانه و رسالات رسولان مسیح)، هیچ اشارهای به سقط جنین نشده است. علت این بوده که در آن زمان، و حتی شاید تا یکصد سال پیش، کسی به فکر سقط جنین نمی افتاد، زیرا عموماً تلاش بر این بود که جنین سالم به دنیا بیاید و سالم رشد کند تا در کار و پیشۀ والدین خود، به ایشان کمک کنند. شاید بتوان گفت که سقط جنین موضوعی تقریباً جدید است. در نتیجه، کلیسای کاتولیک در واتیکان، شورایی بینالکلیسایی تشکیل داد و اسقفان با توجه به روح تعالیم کتب مقدس و نوشته های رسولان («سنت»)، به این تشخیص رسیدند که «حیات» امری مقدس است و نباید آن را از میان برد. به همین دلیل است که سقط جنین طبق نظر کلیسای کاتولیک کاری مذموم است.س
همانطور که در بخش نخست این مبحث به تفصیل بیان شد، همین مبنا (یعنی استناد به کتب مقدس، نوشته های پدران، و مصوبات شوراهای بین الکلیسایی) از همان قرون اولیه دنبال شده و هنوز نیز میشود.س
مشکلی مهم در کلیسای کاتولیک
اما وقتی امروز به عقب و به تاریخ دو هزار سالۀ مسیحیت نگاه میکنیم، متوجه یک مشکل مهم میشویم. در طول قرون و اعصار، و بسیار تدریجی، مشکلی پدید آمد. مشکل اینست که به تدریج اعتقادات و نیز آیینهای عبادی ای به مسیحیت (البته مسیحیت کاتولیک) افزوده شد، بطوری که مسیحیتی که برای مثال در قرن شانزدهم وجود داشت، هیچگونه شباهتی با مسیحیت سده های نخست و دوم نداشت. این را می توان به درخت کاجی تشبیه کرد که مسیحیان برای عید میلاد مسیح (یا همان کریسمس یا نوئل) میخرند. درخت در روز اول که آن را به خانه میآورند، عریان است و میتوان تمام شاخه های آن را دید. اما کم کم تزئیناتی به آن اضافه میکنند. و وقتی روز جشن فرامیرسد، دیگر خود درخت قابل تشخیص نیست. آنچه دیده میشود فقط تزئینات است و بس. مسیحیت کاتولیک نیز دچار همین مشکل شد. در آن، تعالیم مسیح و رسولان او که در کتاب عهد جدید (یعنی بخش دوم کتاب مقدس) ثبت شده، به زحمت قابل دیدن بود. آن «طریقت» (نامگذاری اولیۀ مسیحیت در روزهای اولیه، در عصر رسولان)، تبدیل شده بود به یک دین تمام عیار با آیینهای عبادی پرطمطراق و تشریفاتی مجلل. دیگر از آن گرما و شور و حرارت عرفانی و بی پیرایۀ سده های نخست خبری نبود. عشق و دلبستگی به ثروت و تجملات، دربار پاپها و اسقفان اعظم را بطور کامل به شباهت فرّ و شکوه دربار پادشاهان درآورده بود.س
آغاز اعتراضها
در این اثنا بود که از قرن دوازده میلادی به بعد، شماری از کشیشان صادق و وارسته در اروپا، لب به اعتراض گشودند. میگفتند که در کجای انجیل آمده که خود حضرت مسیح، و نیز رسولانش (منظور همان حواریون است) در چنین شکوه و ثروتی زندگی کرده باشند؟ اما دربار پاپها از چنان قدرت سیاسی ای برخوردار بود که با یک اشاره، رئیس هر مملکت اروپایی، مجبور بود صدای این دست از کشیشان را در گلو خفه کنند. همۀ این کشیشان اعدام میشدند.س
قدرت پاپها به جایی رسیده بود که عزل و نصب همۀ فرمانروایان کشورهای اروپایی به دستور آنها انجام می شد.س
دگرگونی عمیق در اروپا
اما شرایط سیاسی و فرهنگی اروپا به تدریج دچار تحولی بسیار عمیق میشد، خصوصاً بعد از جنگهای فضاحت بار صلیبی، در سده های یازدهم و دوازدهم. دانشمندان و هنرمندان اروپایی، در اثر آشنایی با علوم و فرهنگ اسلامی، و از طریق همانها، آشنایی با فلسفه و هنر و ادبیات کلاسیک یونانی که به عربی ترجمه شده بود، وارد «عصر رُنِسانس» شدند. اروپا به لحاظ هنری و فرهنگی، چهرۀ تازه ای به خود میگرفت در این میان، یک تحول سیاسی مهمی نیز محقق میگردید. به تدریج، کشورهای اروپایی که همگی تحت سیطرۀ سیاسی و اقتصادی کلیسای کاتولیک قرار داشتند، موفق شدند هویت سیاسی و اجتماعی و نظامی مستقلی به دست آورند. بدینسان، از سدۀ پانزدهم میلادی، کشورهایی نظیر بریتانیا، فرانسه و آلمان، میرفتند تا تبدیل به کشورهایی شوند که امروز شاهدش هستیم.س
آغاز نهضت پروتستان: مارتین لوتر
در چنین شرایطی بود که یک کشیش کاتولیک آلمانی وارد عرصۀ مذهبی گردید. نام این کشیش، دکتر مارتین لوتر بود (۱۴۸۳-۱۵۴۶). لوتر نه فقط کشیش بود، بلکه کرسی استادی در رشتۀ الاهیات در دانشگاه ویتنبرگ آلمان را نیز داشت. او در سفری که به شهر رُم و واتیکان داشت، فساد اداری و اخلاقی پاپ و سایر روحانین را به چشم دید. اما در بازگشت، با پدیدهای حیرت انگیز مواجه شد که فصل جدیدی در تاریخ مذهبی اروپا گشود. پاپ وقت، به منظور تأمین هزینه های بنای کلیسای عظیم «سنت پیتر» در رُم (واتیکان)، دستور داده بود که «مغفرتنامههایی» به فروش برسد. به کسانی که این مغفرت نامه ها را میخریدند، اطمینان داده میشد که گناهانشان آمرزیده شده و قطعه ای زمین در بهشت به ایشان تعلق خواهد گرفت. این پدیده همچون آخرین قطرۀ آب در لیوان خشم لوتر بود. او در سال ۱۵۱۷، با نصب اعتراضنامه ای بر سردر کلیسای شهر خود، اعتراض (به لاتین: پروتست) خود را به واتیکان اعلام کرد. این جرقه ای بود در دنیای مذهبی آن روزگار که جنگلی را به آتش کشید. بسیاری از کشیشان کاتولیک به اعتراضات او پیوستند. پاپ، در پیروی از رسم قدیمی، به شاهزادۀ آن استان از آلمان که لوتر در آن زندگی میکرد، دستور داد تا لوتر را به واتیکان بفرستد تا محاکمه شود. این شاهزاده که میدانست این کار عملاً به معنی قتل لوتر است، از وی حمایت کرد و او را مخفی ساخت. همانطور که گفتیم، در این دورۀ زمانی، فرمانروایان کشورهای اروپایی به اندازۀ کافی قدرت سیاسی و نظامی یافته بودند که بتوانند در برابر دستورات پاپ ایستادگی کنند.س
در ظرف فقط چند سال، نهضتی که لوتر به راه انداخت، سرتاسر دنیای مذهبی آن روزگار را فراگرفت و پدیدهایی شکل گرفت به نام مذهب «پروتستان» (یعنی «اعتراض کنندگان»).س
شعارهای اصلی و مشترک نهضت پروتستان
اما شعار لوتر چه بود؟ همانطور که در قسمتهای پیشین این مقاله گفتیم، اصول اعتقادی و عبادی کلیسای کاتولیک، از سه منبع یا مرجع استخراج میشد: کتاب مقدس، نوشته های پدران کلیسا («سنت»)، و مصوبات شوراهای بین الکلیسایی. اما لوتر، نهضت خود را با این شعار آغاز کرد: «فقط کتاب مقدس». طبق نظر او، هر اعتقاد یا آیین عبادی ای که در کتاب مقدس یافت نشود، یا مغایر اصول آن باشد، باید رد شود.س
شعار دیگر لوتر این بود: «هر کس میتواند کتاب مقدس را بخواند و تفسیر کند». به این ترتیب، او خواندن و درک کتاب مقدس را از انحصار واتیکان خارج کرد. به لطف صنعت نوظهور چاپ (اختراع گوتنبرگ در اواخر قرن پانزدهم، ۱۳۹۶-۱۴۶۸، یعنی فقط چند دهه پیش از لوتر)، مردم می توانستند نسخه ای از کتاب مقدس را برای شخص خود خریداری کنند. لوتر نیز برای نخستین بار، کتاب مقدس را از زبانهای اصلی به زبان آلمانی ترجمه کرد. این ترجمۀ لوتر، اساس دستور زبان رسمی آلمانی را بنیان گذاشت.س
سومین شعار لوتر نیز این بود: «رستگاری ابدی تنها و تنها در اثر ایمان به عیسای مسیح، و کفاره ای که او بر صلیب فراهم ساخت، میسر است»، و نه با اجرای تشریفات و آیینهایی که کلیسای کاتولیک آنها را به عنوان راه رستگاری معرفی میکرد.س
این سه شعار یا خط مشی، اساس مذهب «پروتستان» را شکل بخشیده است. توجه به این امر بسیار مهم است، زیرا همزمان با لوتر و نیز در قرنهای بعدی، گروههای مختلفی تشکیل شدند که همگی خود را «پروتستان» میدانند، صرفاً به این علت که ملتزم و پایبند به این سه شعار یا خط مشی هستند، گرچه در فروع با یکدیگر تفاوت دارند. اشاره به این گروهها یا کلیساها خارج از مجال این مقالۀ کوتاه است، اما در بخش سوم این مبحث به تشریح یکایک آنها خواهیم پرداخت.س
نمونه های از تفاوتها میان کلیساهای کاتولیک و پروتستان
با این اوصاف، اکنون میتوانیم به «تفاوت» اصلی مذهب کاتولیک و مذهب پروتستان (که شامل گروهها یا شاخه های مختلف است) پی ببریم. در اینجا به ذکر چند نمونه از این «تفاوتها» بسنده میکنیم.س
جایگاه حضرت مریم
نخستین نمونه، رویکرد این دو مذهب به جایگاه حضرت مریم است. اکثر هم میهنان ما وقتی میخواهند به تفاوت کاتولیکها و پروتستانها اشاره کنند، معمولاً این موضوع را پیش از هر چیز مطرح کرده، میگویند: «کاتولیکها حضرت مریم را میپرستند، اما پروتستانها چنین نمیکنند.» ابتدا باید این نکته را روشن سازیم که کاتولیکها حضرت مریم را «پرستش» نمیکنند، بلکه او را «تکریم» مینمایند، یعنی برای او حرمتی والا قائل اند. یک کاتولیک آگاه هرگز حضرت مریم را نمیپرستد و برای او مقام خدایی قائل نیست. وقتی یک پروتستان آگاه با یک کاتولیک برخورد میکند، قطعاً به او چنین چیزی میگوید: «در هیچ جای کتاب مقدس، گفته نشده که ما باید حضرت مریم را تکریم کنیم.» و حق هم با این پروتستان است. اما اگر آن شخص کاتولیک از اصول آگاهی داشته باشد، باید در پاسخ چنین بگوید: «بله، درست است که در کتاب مقدس چنین چیزی نیامده. اما طبق آثار پدران کلیسا، میدانیم که مسیحیان، حداقل از قرن دوم، در نیایشهای کلیسایی، حضرت مریم را تکریم میکرده اند. چنین تکریمی هیچ ارتباطی با کلیسای کاتولیک ندارد. پیش از آنکه کلیسای غرب و کلیسای شرق در سال ۱۰۵۴ از یکدیگر جدا شوند، و دو کلیسای کاتولیک در غرب، و ارتودکس در شرق ایجاد شود، همۀ مسیحیان از همان قرن دوم، این تکریم را بجا می آورده اند. این عمل جزو «سنت» است، و از آنجا که «سنت» برای ما کاتولیکها به اندازۀ کتاب مقدس معتبر است، ما حضرت مریم را تکریم می کنیم.»س
مقام پاپ
نمونۀ دیگر، مقام پاپ به عنوان رهبر مسیحیان جهان است. یک پروتستان این امر را رد میکند، چرا که در کتاب مقدس چنین چیزی نیامده. اما طبق «سنت»، میدانیم که اسقف شهر روم، پایتخت امپراطوری روم، از همان قرن اول، مقام شامخی داشته، و حتی اسقفان در شوراهای بینالکلیسایی از سدۀ چهارم به بعد، به نظر و رأی او در زمینه های اعتقادی و عبادی چشم میدوختند. این جایگاه، هیچ ارتباطی به کلیسای کاتولیک که در سال ۱۰۵۴ چنین نامگذاری شد ندارد، چرا که پیش از آن نیز این امر صادق بوده است.
س
البته شایان توجه است که میان اسقف روم و اسقف قسطنطنیه (استانبول امروزی)، پیوسته بر سر مقام رهبری جهان مسیحیت رقابت وجود داشته است. اما پس از استیلای اعراب بر خاورمیانۀ آن روزگار و ضعیف شدن کلیساهای شرق، از اهمیت اسقف قسطنطنیه به تدریج کاسته شد، و مقام اسقف روم، همان پاپ، به عنوان رهبر بلامنازع جهان مسیحیت در ممالک اروپایی تثبیت گردید.س
آیین «عشاء ربانی»س
نمونۀ دیگری که میتوان ذکر کرد، رویکرد کاتولیکها و پروتستانها به جایگاه و اهمیت آیین مقدس «عشاء ربانی» است، همان تقدیس و تناول نان و شراب که در مراسم کلیسایی برگزار میشود. کاتولیکها و نیز ارتودکسها به تدریج به این اعتقاد رسیدند که این نان و شراب، بعد از دعای تقدیس و برکت کشیش، عملاً تبدیل به «بدن و خون» مسیح میشوند (البته ریشه های این اعتقاد را در کتاب مقدس میتوان مشاهده کرد). و هر که در آنها سهیم گردد، عملاً بدن و خون مسیح را میخورد. در نتیجه، هر نوع بیحرمتی به این نان و شرابی که تقدیس شدهاند، اهانت و کفر به خود مسیح است. اما در میان گروهها یا شاخه های مختلف مذهب پروتستان، رویکردهای گوناگونی در این زمینه وجود دارد، از رویکرد لوتر که به رویکرد کاتولیکها بسیار نزدیک است، تا رویکرد ژان کالوَن که آن را صرفاً یک یادآوری تلقی میکند. هر یک از این گروههای پروتستان نیز اعلان میکنند که نظرشان عیناً مطابق با کتاب مقدس است.س
گفتار پایانی
تمام این مسائل نیاز به تشریحی مبسوط دارند. ما خواهیم کوشید در بخش سوم این مبحث به تشریح این اعتقادات و رویکردها بپردازیم. اما در خاتمۀ این بخش دوم، امیدواریم تفاوت اصلی دو مذهب کاتولیک و پروتستان کمی روشن شده باشد. لازم به یادآوری است که ما فقط میتوانیم این امور عمیق را به گونه ای بسیار سطحی از نظر بگذرانیم، و آگاهی از ظرافتها و نیز جزئیات امور، نیاز به تحقیقی مفصل دارد. در بخش بعدی، به تحولات مثبتی که در کلیسای کاتولیک رخ داده اشاره خواهیم کرد، و همچنین شاخه های اصلی مذهب پروتستان را مورد بررسی قرار خواهیم داد.س
مقاله ای ارسالی از آرمان رشدی
متفکر، محقق و پژوهشگر جهان مسیحیت
منبع:
س
کتاب مقدس