دنیای روح- قسمت دوم

   اندیشه آنلاین/آلمان/شماره نوزدهم/فصل زمستان     جهان هستی                                                          
The Being                                                                                                
نحوه تفکر یک الکتروپوزیترون در ایجاد یک اتم
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

      خودیت واقعی

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

 مکانیزم و سازو کار روح ملکوتی
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

بند کوانتمی اتصال خودیت به بدن فیزیکی

برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

   میدان مغناطیسی فکر
برای مطالعه این مقالات اینجا کلیک کنید

روان شناسی مدرن

روان

برای اولین بار در جهان


قسمت اول

قسمت دوم



سیر کمال 

زندگی های متوالی از دیدگاه دانشگاه سیر کمال

قسمت اول

متن کامل مقاله


سیر کمال 

سه گروه روحی از نظر سیرکمال

متن کامل مقاله


سیر کمال 

سیستم کارما

متن کامل مقاله



گزارشات تاریخی


-گزارشی در مورد سمپوزیومها و جشنهای صده استاد الهی

-گزارش نهمین سمپوزیوم ترویزدورف به مناسبت یکصدو بیست و سومین سالروز تولد استاد الهی

-هاوارد بسکرویل، مردی که جان خود را برای آزادی ایرانیان داد

-تکامل اتومبیل

 

متن کامل مقاله

دنیای روح
(مقاله صوتی در انتهای صفحه)

قسمت دوم 

تا دستیابی به یک سیستم تقسیم بندی مطلوب و بهینه، نقدن رشد روحی را به شش سطح تقسیم کرده ام، که از سطح اول ابتدایی شروع میشود و پس از طی مراحل مختلف آموزش به مرحلۀ کاردان که در سطح ششم است، میرسد . این روحها که بسیار پیشرفته اند، به رنگ نیلی پررنگ دیده میشوند . من شکی ندارم که قطعن سطوح بالاتری هم وجود دارند، اما دانش من نسبت به آنها محدود است، زیرا من فقط گزارشهای کسانی را دریافت میکنم که هنوز برای رشد روحی به زندگی زمینی میآیند. راستش را بخواهید من به واژۀ      « سطح » برای مشخص کردن جایگاه روحها علاقه ای ندارم، زیرا این برچسب، تنوع رشدی را که روحها در مراحل مختلف به دست آورده اند، مبهم میکند. علیرغم این اشکالات، سوژههای من همواره از واژۀ « سطح » برای شرح جایگاه شان روی نردبان معرفت استفاده میکنند . آنها همچنین در مورد دستاوردهای خود بسیار فروتن هستند . علی رغم ارزیابیهای من، هیچ کدامشان مایل نیستند بگویند که روح پیشرفته ای هستند . البته وقتی از هیپنوتیزم خارج میشوند و تحت کنترل افکار خود خواهانۀ ذهنشان قرار میگیرند، کمتر محتاط و متواضع هستند . سوژههای من در طول هیپنوتیزم عمیق و در حالت ابرآگاهی میگویند در دنیای روح هیچ روحی، روح دیگر را بی ارزش تصور نمیکند و به چشم تحقیر نگاه نمیکند . همگی ما در فرایند تحول برای دستیابی به ادراک و بصیرت بیشتر هستیم. هر کدام از ما علی رغم تمام سختی هایی که برای یاد گیری درسهای خود داریم، به نحو خاصی میتوانیم در حد توانمان، در جریان کلی آموزش و اهداف آن سهیم شویم. در غیر این صورت، از ابتدا خلق نمی شدیم .س 

 با توجه به بحثهای مربوط به رنگهای پیشرفت روحی، سطوح رشد روحی، کلا سهای درس و معلمین و شاگردان، ممکن است تصور شود که در دنیای روح، سلسله مراتبی وجود دارد . طبق گفتۀ تمام سوژه هایم، این نتیجه گیری بسیار غلط است. اگر در دنیای روح چنین چیزی وجود داشته باشد، مربوط به سلسله مراتب در اگاهی فکر است. برداشت ما زایندۀ وضعیتی است که روی کرۀ زمین وجود دارد. در این دنیا بالاتر بودن در تشکیلات، منجر به داشتن اختیارات سازمانی و امکان وضع قوانین و مقررات قاطع و سخت میشود، که آن هم برای پیروزی در زد و خوردها و کسب قدرت بیشتر به کار میرود . مطمئنن، در دنیای روح، سازمان و تشکیلاتی وجود دارد، اما در زمینه های والای شفقت، توازن و هماهنگی و اخلاقیات است، که جملگی ورای ضوابط تشکیلاتی در کرۀ زمین هستند . به تجربه فهمیده ام که در دنیای روح یک واحد مرکزی پرسنل هم وجود دارد، که ماموریت های روحها را تعیین میکند. ضمنن در آن جا سیستم ارزشمندی برقرار است که سرشار از مهربانی، صبر و تحمل و عشق مطلق است. سوژه هایم هنگام صحبت در این مورد، احساس فروتنی میکنند . من یک دوست قدیمی از دوران کالج دارم که در شهر توسون زندگی میکند. او یک بت شکن است و همواره اکراه دارد از این که مرجعی را به عنوان صاحب اختیار و صاحب صلاحیت بپذیرد ( خصوصیتی که در مورد من هم صدق میکند ). برای دوستم این شبهه ایجاد شده است که، شاید روحهای سوژهه ای مرا طوری شتشو‌ی مغزی داده اند که باور کنند بر روی سرنوشت خود کنترل دارند . به اعتقاد او هر نوع ساز ماندهی، حتی معنوی، که افراد صاحب اختیاری در رأسشان قرار داشته باشند، بدون فساد و سوء استفاده از مقام، امکان پذیر نیست. تحقیقات من نشان میدهند که نظم زیادی درآنجا وجود دارد، که این مفهوم مورد قبول دوستم نیست. س
همچنین سوژههای من معتقدند که آنها در گذشته انتخابهای متعدد‌ی داشته اند و در آینده هم خواهند داشت. پیشرفتی که از طریق قبول مسئولیت شخصی حاصل میشود، شامل تسلط بر دیگران یا طبقه بندی از نظر مقام نیست، بلکه پذیرفتن استعدادهای بالقوه است. آنها در فاصلۀ میان دو زندگی زمینی، راستی و درستی و آزادی فردی را در همه جا مشاهده میکنند. در دنیای روح ما را مجبور نمیکنند که به زمین بر گردیم، یا در طرحهای گروهی شرکت کنیم .اگر روحی بخواهد تنها باشد آزاد است . اگر هم روحها نخواهند در انجام تکالیف درسی خود پیش بروند، عقیدۀ آنها را محترم میشمارند. یکی از سوژه هایم میگفت: س
 من زندگیهای آسان زیادی را طی کردهام و آنها را همانطور دوست داشتم، چون واقعن نمیخواستم سخت کار کنم . اما وضع، عوض خواهد شد. راهنمایم به من میگوید: "هر وقت تو آماده باشی، ما هم آماده هستیم . " . در واقع آن قدر اختیار وجود دارد که اگر بعد از مرگ به دلایل مختلف شخصی، آمادگی ترک ستارهای زمین را نداشته باشیم، راهنماهای ما اجازه خواهند داد همان جا بمانیم، تا آمادۀ بازگشت به دنیای روح شویم.[1] س

امیدواریم این کتاب نشان دهد که ما در داخل و خارج دنیای روح انتخابهای زیادی داریم . آنچه برای من در مورد این انتخاب بسیار واضح است، این است که اکثر روحها شدیدن تمایل دارند ثابت کنند شایستگی موهبتی را که به آنها اعطا شده است دارند. در این فرایند اگر روح مرتکب اشتباهاتی هم شود، غیر منتظره نیست. انگیزۀ اصلی روحها، کوشش برای حرکت به طرف خیرعظیم و پیوستن به مبدئی است که ما را آفریده است . روحها، از این که به آنها فرصت بازگشت به زمین در جسم مادی داده شود، احساس فروتنی میکنند . بارها از من پرسیده اند که آیا سوژههای من مبدأ خلقت را هم مشاهده کردهاند یا خیر. من فقط تا حدودی میتوانم در این رودخانۀ لایتناهی به سوی مبدأ حرکت کنم . این محدودیت به علت کار کردن با افرادی است که هنوز باید به زندگی زمینی باز گردند .س
 روحهای پیشرفته موقعی راجع به زمان وصل، صحبت میکنند که به مقدس ترین ها ملحق شده باشند. در این فضا که به صورت نور ارغوانی رنگ متراکمی دیده میشود، موجودی با دانایی کامل[2] وجود دارد. در مورد این که معنی همۀ اینها چیست، نمیتوانم چیزی بگویم، اما میدانم هنگامی که به شورای معتمدین میرویم، نوعی حضور را احساس می کنیم . در زندگیهای زمینی یک یا دو بار این شورا را، که یکی دو مرحله بالاتر از معلم های راهنمای ما هستند ملاقات میکنیم . دربارۀ ملاقات با این استادان، که تا آنجا که من فهمیده ام نزدیکترین کسان به خالق هستند، توضیحات مفصلی خواهم داد . در این جاست که روح در مراتب بیشمار دانش الهی، مر تبۀ بالاتری را تجربه میکند . سوژه من، این انرژی را « حضور » می نامند . س

این شورا، هیئت قضات، یا دادگاهی نیست که روحها را به خاطر اشتباهاتشان محاکمه و محکوم کند . البته هر از گاهی به من گفته اند که رفتن به حضور شورای معتمدین مثل ا ین است که کسی را به دفتر مدیر مدرسه احضار کنند . اعضای شورای معتمدین با روح در بارۀ اشتباهاتش صحبت میکنند و اینکه چطور میتواند رفتار منفی خود را در زندگیهای بعدی تصحیح کند. س
در همان جاست که برای زندگی بعدی روح، جسم مناسبی را در نظر میگیرند . هنگامی که زمان تولد دوباره نزدیک میشود، روح به فضایی میرود که در آنجا جسم های مناسب اهدافش در زندگی بعدی، بررسی میشوند. در آنجا روح امکان می‌یابد که با توجه به شرایط آینده، قبل از انتخاب نهایی، جسم های مختلف را امتحان کند. روحها داوطلبانه جسمهای ناقص (دارای نقص عضو) و زندگیهای مشکل را انتخاب میکنند تا بتوانند بدهی های مربوط به زندگیهای قبلشان را جبرا ن کنند یا بتوانند روی جنبه های مختلف درسی که با آن مشکل داشته اند کار کنند. اکثر روحها، جسم هایی را که در محل انتخاب جسم، به آنها توصیه میشود می پذیرند. با این حال، روح میتواند جسمی را که به او توصیه شده است رد کند و حتی بازگشت به جسم را به تعویق بیندازد. همچنین روحی ممکن است تقاضا کند قبل از باز گشت به کرۀ زمین، برای مدتی به کرۀ دیگری برود[3]. اگر روح مأموریت جدید را قبو ل کند ،اکثرن او را به کلاس آمادگی می برند و نشانههای زندگیی را که در پیش خواهد داشت به او یاد آور میشوند . بخصوص لحظاتی را که قرار است مونسهای روحی وارد زندگیش شوند. سر انجام وقتی زمان بازگشت روح فرا میرسد،از دوستان، موقتن خداحافظی می کند و به فضای عزیمت به کرۀ زمین منتقل میشود. رو ح ها بعد از سه ماه اول حاملگی، به رحم مادر جسمی که برای آنها در نظر گرفته شده است منتقل میشوند[4]، چون تا آن زمان مغز جنین به قدر کافی رشد کرده است که روح بتواند مقدمات کار خود را قبل از تولد آغاز کند . دردورۀ جنینی، در حالیکه روحها خود را با مدار جریان مغزی و خود میزبانشان وفق میدهند، هنوز میتوانند مانند رو حهای فنا ناپذیر فکر کنند . پس از تولد، نوعی فراموشی تدریجی در حافظه شروع میشود و آمیختهای از صفات فنا ناپذیر روح با ذهن موقت بشری در کنا ر هم، خصایص یک شخصیت جدید را به وجود میآورند. (برای کسب اطلاعات کاملتر، رجوع شود به سلسله مقالات «انسان از دیدگاه دانشگاه سیرکمال»)س

من برای دست یابی به ذهن روحی سوژه هایی که در مراحل اولیۀ باز گشت به گذشته توسط هیپنوتیزم هستند از یک روش سیستماتیک استفاده میکنم . این روش به نحوی تنظیم شده است که سوژه به تدریج خاطرات روحی خود را به یاد میآورد و امکان می‌یابد تصاویر و صحنه هایی را که از زندگی در دنیای روح می بیند با دقت تشریح و تجزیه و تحلیل کند . بعد از یک مصاحبۀ مقدماتی، به سرعت شخص را هیپنوتیزم میکنم . عمق هیپنوتیزم ، شگرد کار من است. پس از تجربیات زیاد فهمیده ام که هیپنوتیزم در حالت طبیعی آلفا برای دسترسی به ابر آگاهی روح، کافی نیست . برای این منظور بایستی شخص را به عمق محدودۀ تتای[5]س هیپنوتیزم ببرم. س
 از نظر روش شناسی[تعیین نوع روش کار]، ممکن است حدود یک ساعت به تجسم فکری تصاویری از جنگل یا ساحل دریا بپردازم، سپس شخص را به دوران کودکیش میبرم . سپس پرسشهایی درمورد جزئیاتی نظیر خانه اش در سن دوازده سالگی، لباس مورد علاقه اش در سن ده سالگی، اسباب بازی ای که در سن هفت سالگی بیشتر از همه دوست داشته است و اولین خاطراتی که بین سنین دو تا سه سالگی به خاطر دارد، از او میپرسم. تمام این کارها قبل این است که شخص را برای سؤالات بیشتر به زمانی که در داخل رحم مادرش بوده است ببرم . پس از آن، سوژه را برا‌ی یک بررسی کوتاه به آخرین زندگی قبلیش میبرم. هنگامی که شخص به صحنۀ مرگ آخرین زندگیش و دروازۀ ورود به دنیا‌ی روح میرسد، پل ارتباطی که من در صدد ساختنش بودم برقرار میشود. روند هیپنوتیزم در طول ساعت اول عمیق تر و باعث رهایی بیشتر از قید محیط کرۀ زمین میشود . در این حال، شخص آماده است که در یک مصاحبه با سؤال و جوابهای زیاد، مفصلن راجع به زندگیش در دنیای روح پاسخ دهد. این مرحله حدود دو ساعت دیگر طول میکشد. اشخاصی که از این حالت خواب هیپنوتیزم خارج میشوند، به دلیل این که ذهن شان به مأوای اصلی خود باز گشته بود، شگفتی توأم با احترامی بر چهر ه شان نقش میبندد . شگفتی ای بسیار عمیق تر از آن که با بازگشت صِرف به زندگی گذشته تجربه کرده باشند. مثلن یکی از سوژهایم میگفت : س
س " دنیای روح تنوع و کیفیت سیال پیچیده ای دارد که توصیف درست آن از توانایی من خارج است. " س
بسیاری از این افراد برایم مینویسند که چه طو ر آگاهی و اشراف به جاودانه بودن و فناناپذیری روح، زندگی شان را تغییر داده است. نامۀ زیر نمونه ای از آن جمله است: س
س"من با پی بردن به هویت واقعی خودم، آنچنان احساس شادی توأم با آزادی میکنم که قادر به شرح آن نیستم . نکتۀ شگفت انگیز این است که این دانش همواره در ذهن من وجود داشته است. دیدار استادانی که دربارۀ ما پیشداوری نمیکنند، در من حالت گرم و پر محبتی ایجاد کرده است. بینشی که برای من حاصل شده این ‌است که، تنها چیزی که در زندگی زمینی واقعن اهمیت دارد نحوۀ زندگی و رفتار ما با دیگران است. مهربانی، نوعدوستی و پذیرفتن دیگران همان طور که هستند، از آنچنان ارزش والایی برخوردار است، که در قیاس با آن، وضعیت زندگی مادی ما بسیار ناچیز به شمار میرود . حالا ، به جای اینکه فقط حس کنم ، می دانم که چرا من در این جسم خاکی هستم و بعد از مرگ به کجا خواهم رفت ." س
 
در تمام کنفرانس هایم به حضار توضیح میدهم مطالبی که میگویم، حقایق زندگی معنوی از دید خودم است .دروازههای متعددی، رو به حقیقت با ز شده اند. حقایقی که من عنوان می کنم، بر گرفته از مجموعه ای از یک خرد بزرگ است، از افراد گوناگونی که در طول سالیان متوالی توفیق آشنایی آنها را به عنوان سوژه هایم داشته ام. اگر مطالبی که ارائه میدهم برخلاف اعتقادات شما، یا پیش فرض هایی است که از قبل کسب کرده اید، یا خلاف فلسفۀ شخصی شماست، لطفن از آنچه به درد شما میخورد استفاده کنید و باقی را نادیده بگیرید. س

ادامه دارد.... س

توجه!س
لغات متن:س
 نقطه نظرات زیر، از فصلنامه اندیشه آنلاین می باشند.س

س [1] باید در نظر داشت که سوژه های مورد تحقیق دکتر نیوتن، فقط به بخشی از حقایق و قوانین برزخ واقف می باشند که در تطابق با درجه پیشرفت روحی و درک آنها از محیط است. ضمنن لزومی ندارد که این افراد را از همه آنچه در برزخ می گذرد مطلع سازند. از اینرو همه این سوژه ها، آنچیزی را می گویند که درمحدوده اطلاعات اندک آنها میباشد. با این وصف، این اطلاعات را نمی توان به یک قانون برزخی بسط داد، اما از این طریق می توان تا حدودی با وضعیت برزخ آشنا شد.س

س [2] در برخی مواقع ، برخی ارواح، در برزخ، بر حسب دلایلی خاص موفق به دیدار مظهر مطلق خدا می شوند. این مظهرات، بطور مطلق، فقط سه بار در زمین تجسد و ظهور یافته اند.س

س [3] در دانشگاه سیرکمال ، چنین امری اصولن امکان پذیر تلقی نمی شود و تا یک روح، به کمال نرسد، مجاز به رفتن به کروات دیگر نیست. استاد الهی در این رابطه چنین اظهار نظر می کند:س
س "....انتظامات ایجاب می کند تا روحی به کمال نرسد، نمی تواند به کروات دیگر برود. حتی اگر در اعلی علیین (بالاترین درجه پیشرفت روحی) هم باشد باز هم نمی تواند به کروات دیگر برود. هر موجودی، در دوره طی مراحل کمال و یا تا پایان ضرب الاجلش باید در کره خودش بماند." (آثار جلد یک - گفتار ۷۷۹) س
با این حال، بر طبق مفاد گفتارهایی دیگر از استاد الهی که در آنها، امر مسافرتهای موقت روحی، به سیارات دیگرمورد تایید قرار گرفته است، می توان ادعای این سوژه دکتر نیوتن را مبنی بر انتقال به کروات دیگر، قبل از ورود به یک زندگی زمینی جدید را در همین محدوده قابل قبول دانست.س

س [4] طبق تعلیمات دانشگاه سیرکمال، روح بشری از همان لحظه ای که عمل لقاح انجام می شود، پروسه ایجاد شدن را طی نموده است، اما روح ملکوتی، پس از خروج نوزاد از رحم مادر، با روح بشری در هم می آمیزد و نتیجتن یک «خودیت واقعی» ایجاد می شود. اولین فریاد نوزاد، و گریه ای که در پی آن ایجاد می شود نیز به همین دلیل می باشد. در همه دوران بارداری، جنین از نظر بیولوژیک، تحت کنترل روح بشری ، و از نظر مراقبتهای ویژه، تحت نظر روح ملکوتی (یا یک خودیت قدیمی) معطل در برزخ می باشد. س

س [5] مراحل خواب و بیهوشی و ارتباط آن با بند اتصال روح و جسم، در مقالات مربوط به علوم تلفیقی استاد الهی مورد بررسی علمی و عمیق قرار خواهند گرفت.س


منبع: سرنوشت روح
نویسنده دکتر مایکل نیوتن
کد مقاله در آرشیو فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان:س
Nkdhd v,p- rslj n,l

.......................مقاله هایی در همین ارتباط.......................
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت چهارم
خلاصه ای از شماره پیش
دکترین استاد الهی
استاد الهی پس از یک دوره ریاضت ممتد دوازده ساله و پس از آن ادامه چنین ریاضاتی در طول سال، و بعد از آنکه سالها در اداره در مناسب مختلف در دستگاه قضایی ایران به کار مشغول شد و بدنبال تحقیقات و پژوهشهای علمی در حوضه ادیان و عرفان، دکترینی را ارائه داد که یک انقلاب فکری در این دو حوضه محسوب می شد.س  س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت سوم
دوران جوانی
دوازده سال ریاضت به سبک عرفای نامدار پیشین

ریاضات استاد را می توان به دو دسته تقسیم نمود :س
الف ) تربیت معنوی بسیار سختگیرانه از طرف پدر وی که خود از اقطاب معتبر و سرشناس گروه عرفانی اهل حق بود.س س
شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی 
قسمت دوم
دوران جوانی
دوازده سال ریاضت به سبک عرفای نامدار پیشین

ریاضات استاد را می توان به دو دسته تقسیم نمود :س
الف ) تربیت معنوی بسیار سختگیرانه از طرف پدر وی که خود از اقطاب معتبر و سرشناس گروه عرفانی اهل حق بود.سقا

شخصیتهای تاثیرگذار
1974- 1895 استاد نورعلی الهی  
قسمت اول

استاد نورعلی الهی در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی، مطابق با ۱۱ سپتامبر ۱۸۹۵ میلادی در یک خانواده باستانی معنوی شناخته شده، در قریه کوچکی به نام جیحون آباد در بخش دینور شهرستان صحنه واقع در استان کرمانشاه دنیا آمد. پدر استاد الهی، از بزرگان و از اقطاب و ملاکین گروه عرفانی اهل حق بود. در چنین فضایی استاد در خردسالی با مبانی معنویت و مخصوصن موسیقیس
Share by: