در مورد آنکه آیا خارج از سیاره زمین حیات وجود دارد یا خیر، در همه زمینه های علمی، فلسفی و دینی، بحثهای بسیار زیادی در جریان بوده و هست. در شماره پیشین این فصلنامه ، در قسمت اول این مقاله، نظریه یوفو[1]
و همینطور عقیده استفن هاوکینگ[2]
را مورد بررسی سطحی و اجمالی قرار دادیم و پس از آن به نظر استاد الهی
در این زمینه پرداختیم . س
همانطور که در شماره پیش ارائه شد، در جهانبینی استاد الهی
که آن را دانشگاه سیرکمال
نامید، بعد مادی و نیمه مادی جهان هستی، آزمایشگاهی تلقی می شود برای تجسد یافتن روح، به منظور کسب تجربه های لازم در مسیر کسب کمال . از اینرو همه این پهنه بی انتها که از بیشمار سیاره تشکیل شده است نیز دارای حیات است. یقینن درک چنین حقیقتی مستلزم باور به مبدایی می باشد که همه این جهان هستی را مهندسی نموده است. س
در این جهانبینی، همه آنچه در همه پهنه هستی که درک وسعت آن بسیار فراتر از ذهن بشر است، رخ می دهد خارج از علم نیست. باید در نظر داشت که طبق بخشی از تعلیمات استاد الهی، در کائنات دیگر قوانین فیزیک با آنچه ما با آن آشنا هستیم متفاوت است. در همین سیاره ما ، یعنی زمین، قوانین آینه، ناقض قوانین فیزیک می باشد ولی چون ما با آن خو گرفته ایم این تناقض، بخشی از فیزیک ما شده است. برای درک مطلب کافی است روبروی یک آینه باستید و دست راست خود را بلند کنید ، در این حال خواهید دید که تصویر شما در آینه نیز دقیقن دست راست شما را نشان میدهد که بلند شده است، حال آنکه آن تصویر به اندازه ۱۸۰ درجه چرخیده است. بدیهی است با قوانین فیزیکی ما ، دست راست شخص در طرف راست قرار دارد ولی دست راست شما در آینه در طرف چپ قرار دارد و این ناقض قانون تطابق اشیاء بر حسب زاویه چرخش می باشد. س
عده ای از دانشمندان پیرو نظریه تاخیون دکتر زمرفیلد و یارانش، مقتقدند این امکان وجود دارد که در برخی جهانها، تاخیونها فعال باشند، در اینصورت سیر وقایع در جهتی معکوس به وقوع می پیوندد. این بدان مفهوم است که زمان نه از حال به آینده بلکه از آینده به حال در حرکت است. س
در هر حال بر طبق تعالیم استاد الهی
، جهان هستی با هر نوع فیزیکی که برای آن متصور باشیم، یک پهنه ایجاد شده می باشد که دارای دو بعد مادی و نیمه مادی است. بعد مادی آن، سیارات و بعد نیمه مادی آنها، برزخ
آن سیارات می باشد. ضمنن طبق این آموزشها، برزخ هر سیاره در داخل اتمسفر(جو) همان سیاره قرار دارد. س
یک عقل سالم و پوینده و منطقی هرگز نمی پذیرد که بیشمار سیاره و ستاره، بی دلیل از یک هیچ بزرگ بوجود آمده باشند و با چنین نظم حیرت آوری بکار خود ادامه دهند. همه آن افرادی که با وجود یک ناظم ازلی که مبدا این خلقت است مخالف می باشند و وجود او را انکار می کنند، در واقع با خدایی مخالف می باشند که پرچمداران موخرتر ادیان
و مذاهب به توصیف او مبادرت ورزیده اند. این تعاریف چنان سخیف، کم ارزش و نادرست بوده است که نه تنها توصیف کننده خدا نبوده است بلکه از او یک موجود خودخواه ساخته که اگر دائم از او تعریف و تمجید نکنی ترا به جهنم سرنگون خواهد ساخت!!. خدایی که چنان جبار و کینه جوست که با کمترین اشتباه، مار غاشیه و عقرب جرار را برایت مهیا ساخته تا روزی صدها بار ترا از پای درآورد!! س درست به همین دلیل است که استاد الهی
به ما شناخت خدایی را توصیه می کند که عرفای واصل حقیقی، چون حافظ، مولانا، سعدی ، نظامی و دیگران او را توصیف نموده اند. این قسمت در مقاله دیگری با نام «تفسیر سه اصل(اصول عقاید
استاد الهی)» در بخش «سیرکمال» هم اکنون در دسترس می باشد. مطالعه آن را به علاقمندان توصیه می کنیم. س
با این اوصاف، اگر قانع شده باشیم که ایجاد این پهنه بیکران و نامحدود هستی، اتفاقی نیست و منطقی محکم برای ایجاد آن وجود دارد، می توان به عنوان یک دلیل قابل قبول، وجود بیشمارموجودات هوشمندی را در بوته امکان نهاد که ضمن آنکه ممکن است از نظر ساختار بدن فیزیکی و هماهنگی با برودتها و گرماهای غیر قابل تحمل برای نوع انسان، با ما متفاوت باشند ، در یک چیز با نوع انسان مشترک دانست و آن ، دلیل موجودیت در این جهانهای مادی و نیمه مادی است. این دلیل آنستکه همه این موجودات با تماس با دنیای مادی که شروع سیرکمال است باید مراحل میانی بسیاری را با تجربه کردن زندگی های مادی و در برخورد با تناقضات، طی نموده به مرحله انتهایی یعنی کسب کمال روحی خود دست یابند. بدین شکل دلیل ایجاد این جهان هستی
و موجودات آن ترسیم می شود و ما را از سردرگمی خارج می سازد.س
در قسمت اول
این مقاله به برخی از مشاهدات استاد الهی
از ابعاد فضاهای خارج از منظومه شمسی پرداختیم. در این مقاله به برخی از گزارشات وی در مورد موجودات هوشمند سیارات دیگر، از جمله سیاره زهره (ونوس) می پردازیم .س
ونوس، زهره یا ناهید، سیاره ای است که مابین زمین و عطارد (تیر یا مرکور) قرار دارد. این سیاره که در نزدیکترین بخش از مدار خود، در فاصله ۴۰ تا ۴۲ میلیون کیلومتری زمین قرار دارد با سیاره ما شباهتهای بسیاری دارد از جمله آنکه قطر آن فقط ۶۵۰ کیلومتر از زمین کوچکتر است، دارای اتمسفر است و از نظر مقدار جرم و نیروی گرانش تقریبن همانند زمین است ولی دارای گردشی بسیار کند به دور خودش می باشد و یک سال آن مطابق ۲۲۵ روز زمینی می باشد که با روزهای زهره مطابقت ندارد. از مشخصه های حیرت آور این سیاره آنکه ۲۴۳ روز گردش آن بدور خودش و ایجاد شبانه روزبطول می انجامد . این بدان مفهوم است که این سیاره چنان کند بدور خودش میچرخد که یک شبانه روز آن طولانی تر است از یک سال آن. فقط همین یک امر می تواند در فیزیک جاری و عملی در آن سیاره تاثیر بسزایی بگذارد و آن را با آنچه ما از فیزیک زمینی می شناسیم متمایز نماید. س
س
" ...مخلوقات کره زهره با طبقه نسوان (زنان) میانه شان خوبست و با مردها چندان میانه ای ندارند. به همین جهت زنان را اغلب برای گردش، اول بار به آن کره می برند. محیطش بیشتر از کرات دیگر به کره ما نزدیک است و می شود زندگی کرد. ولی مریخ خطرناک است و بشر نمی تواند طاقت بیاورد. .... بجز چند کره که مخلوقاتشان همسطح بشر هستند، بقیه همه جلوتر ند. ..."
(استاد الهی) س
احتمالن منظور استاد از «گردش در زهره»، گردش در بعد روحی می باشد و این امتیاز به همه افراد بشر تعلق نمی گیرد و باید اشخاص، لیاقت آن را کسب نموده باشند.س
استاد در مورد یک ستاره ناشناس که از جایی بخصوص امکان پرواز به آن بوده است چنین می گوید: س
س
" امروز ستاره جدیدی را نشانم دادند و گفتند ببین آیا در زمین همچون چیزی را تا حالا شناخته اند؟ دیدم نه. گفتند اگر می خواهی چیزهای تماشایی ببینی بیا اینجا. وسیله اش تا یک ساعت دیگر می آید شما را ببرد و اسمش «ایکادو» است. من هم گفتم تا یک ساعت دیگر حوصله ندارم صبر کنم و ترکشان کردم. " (استاد الهی)س
وی در زمینه حیات در سیارات دیگر در گفتاری دیگر چنین اظهار نظر می کند:س
س
"...... در کروات دیگر شبیه انسان هست اما از لحاظ خلقت و از لحاظ طبیعت غیر از انسان کره خاکی است. " (استاد الهی)س