مفاهیم کفر و ایمان در ادیان آسمانی مشترک است. فارغ از تفاوت های زبانی و شکلی در تعریف کافر و مومن ، فهم این مفاهیم برای همه افراد خداباور[1]
لازم است تا معیاری برای سنجش جهان بینی، اصول اعتقادی و یا سیر و سلوک معنوی خویش بد ست آورند. از دیدگاه اسلام کفر در دو معنی پوشاندن (حقیقت، گناه، نعمت...) و دیگری انکار خداوند و نقطه مقابل ایمان به کار رفته است. ایمان از ریشه أمن به معنای در امان قرار دادن، ایمن گردانیدن و اعتماد کردن است.س
مومن (انسان خدا باور) یعنی کسی که خداوند او را ایمن گردانیده و از خشم او در امان است. از طرف دیگر، بندگان نیز در رابطه با مومن در امان بوده و از جانب او آسیبی نمی بینند. پس مومن هم رابطه امنی با خداوند دارد و هم با سایر انسانها.س
(غم ایمان خویش خور که ترا روز محشر امان به ایمان است (ادیب صابر
به زبان ساده، مومن منشأ خیر و برکت و امنیت برای دیگران است و اطرافیان از جانب او آسیبی نخواهند دید. به اصطلاح دست خیر از آستین مومن بیرون می آید و انرژی مثبت او منشأ الهی دارد.س
در دنیای پرشتاب امروز، فقدان انرژی مثبت در چشمان اغلب افراد محسوس است. تاکید بسیار بر علم و فناوری و غلبه مادی گرایی بر معنویت[2]، انسانها را از منبع اصلی آرامش و الهام که همان ایمان[3] است محروم نموده است. هرچند مدیتیشن، یوگا و امثالهم تکنیکهایی برای تسکین استرس و ناراحتی های نفس ارایه کرده اند، ولی این آرامش از جنس ایمان نیست، چرا که احساس هدفمندی[4] واتصال و رابطه امن با آفریدگار عالم هستی از آنها حاصل نمیشود.س
دستیابی به ایمان واقعی حاصل عبور از مراحل شک ، پرسش، تفکر، تجربه و الهام است و علیرغم اینکه برای همه انسانها دست یافتنی است، لیکن عده معدودی در عمل موفق به رسیدن به درجه ایمان میشوند.س
همه ما از قانون جذب[5] کم و بیش آگاهی داریم. قانون جذب میگوید: به هرچه بیاندیشید همان را جذب میکنید! قانون جذب نیروی مغناطیسی جاری در کائنات است که انرژی های مشابه، افکار مشابه، آدم های مشابه و موقعیت های مشابه را به زندگی شما جذب میکند. بنابراین، وقتی مومن بر فرکانس مثبت انرژی الهی کائنات قرار دارد، لاجرم انرژی مثبت (خیر و برکت، شادی، آرامش، امنیت....) از خود ساطع کرده و به تعبیر بالا، دیگران در کنار او امنیت و آرامش دارند، زیرا "از کوزه همان برون تراود که در اوست"س
آگاهی مومن به این حقیقت که او انرژی الهی در قالب فیزیکی است، روز به روز به تعالی سطح آگاهی او کمک نموده و مکاشفه های جدیدی برای او رقم میزند. از آنجا که هر رویدادی در پاسخ به ارتعاش انرژی[6]
اتفاق میافتد، تغییر ارتعاشات انرژی نفسانی و حیوانی به ارتعاشات معنوی و الهی، مومن را در سطح بالاتری از آگاهی قرار داده و هیچ چیزی نمیتواند مانع از سرازیر شدن خیر و برکت و اتفاقات خوب به زندگی اوگردد.س
فرمایش حضرت علی (ع)
در نامه ۵۳ به مالک اشتر شاهدی بر همین موضوع است:س
»مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُوَ بَیْنَ اللََّهِ أَصْلَحَ اللََّهُ مَا بَیْنَهُوَ بَیْنَ النََّاسِوَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللََّهُ لَهُ أَمْرَدُنْیَاه«
هرکس[رابطه] میان خود را با خدا اصلاح کند، خدا [رابطه] میان او و مردم را اصلاح فرماید. وهرکس کار آن جهان خود را به صلاح آورد، خدا کار این جهان او را اصلاح میکند.س
این مفهوم یکی از خصوصیات مومن است که با نظریه ارتعاش انرژی و قانون جذب همخوانی دارد.س
حافظ شیرازی غزلی با همین مضمون دارد:س
هرآن که جانب اهل وفا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگربه حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گربلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
از دیدگاه عرفانی، این غز ل حافظ شاه بیت سعادت انسان و رقم تقدیر اوست.س
دنیای درونی و زندگی روانی انسان خداباور، با دنیای انسان ماده گرا، اگنوستک[7]
و یا آتئیست[8]
بسیار تفاوت دارد. هیچ کس در این زمینه نمیتواند برای انسان تصمیم بگیرد و گذار از حال بد به حال خوب، از سرگردانی میان نظریات گوناگون به تعالی و هدفمندی، ازظاهر بینی به ژرف اندیشی و خرد، نیازمند عزم راسخ، ذهنی پرسشگر و داشتن آرمان و دیدگاه است.س